اثربخشی آموزش همدلی بر ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق شهر یزد
Publish place: The 2nd National Congress of Family Psychology Association of Iran: The Family in Our Age
Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 362
متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
FPAICONG02_053
تاریخ نمایه سازی: 10 خرداد 1400
Abstract:
زمینه و هدف:از جمله مسائلی که منجر به تصمیم طلاق در زوجین می شود می توان به دشواری شناسایی احساسات زوجین، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی که از جمله خرده مقیاس های ناگویی هیجانی هستند اشاره کرد، بنابراین آموزش همدلی به زوجین دارای ناگویی هیجانی در شناسایی و ابزار هیجانات و تفکر عینی شان کمک کرده و نیز منجر به کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق می گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش همدلی بر ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی در زوجین متقاضی طلاق بوده است. روش پژوهش: طرح پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون به همراه گروه کنترل بوده است. جامعه آماری کلیه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و متقاضی طلاق بودند و از بین آنها تعداد ۶۰ نفر ۳۰ زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزماش و کنترل گمارده شده اند. از مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو TAS-۲۰ و پرسشنامه تجدیدنظر شده تعارضات زناشویی MCQ به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. مداخله آزمایشی (آموزش همدلی) به میزان ۱۰ جلسه ی ۹۰ دقیقه ای هر هفته دو جلسه برگزار گردید برای تحلیل فرضیات اصلی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری MANCOVA استفاده شد همچنین برای آزمون فرضیات فرعی از تحلیل کوواریانس تک متغیری ANCOVA استفاده شد. با رعایت پیش فرض های برای تحلیل نتایج استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اموزش مهارت همدلی در کاهش تعارضات زناشویی موثر بوده است. P<۰.۰۵ و همچنین نتایج نشان داد که آموزش همدلی بر کاهش ناگویی هیجانی و ابعاد دشواری در ابراز و توصیف هیجانات و کاهش تفکر با جهت گیری خارجی نیز موثر بوده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که اگر رفتاری برای یکی از زوجین مبهم است، ساده ترین راه این است که هدف منظور همسر خود را مورد سوال قرار دهد در رویارویی با مسائل و مشکلات زناشویی همواره باید انصاف داشت. به بیان دیگر خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دادن، قبول مسئولیت و شناخت انتظارات متقابل، قدم اول در بهبود روابط زناشویی است. آموزش همدلی از طریق ارتقای کیفیت ارتباطات زندگی زناشویی منجر به کاهش تعارضات و بهبودی بیان هیجانات در زندگی زوجین متقاضی طلاق می شود.
Keywords:
Authors
مرضیه السادات وزیریان
دانشجوی ارشد مشاوره خانواده
حسینعلی دهقانی زاده
دکترا مشاوره