میزان افسردگی، اضطراب و استرس در دوران شیوع کرونا

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 588

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

COVIDCING01_070

تاریخ نمایه سازی: 11 خرداد 1400

Abstract:

زمینه مساله: همه گیری ویروس کووید- ۱۹ اثرات اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی زیادی بر جامعه داشت. باوجود این که کرونا خیلی از افراد جامعه را از نظر فیزیولوژی و جسمی درگیر نمی کند ولی همه افراد را تا حدودیاز نظر ذهنی و روانی درگیر کرده است و درصد بالایی از مراجعه به بیمارستان ها را می توان به ترس و استرسناشی از این شرایط نسبت داد.هدف اصلی: مطالعه حاضر به بررسی میزان افسردگی، اضطراب و استرس افراد به هنگام دوران شیوع کرونا بود.روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی بود که از طریق فراخوان اینترنتی ۴۱۸ نفر (۱۰۸ نفر مرد و ۳۱۰ نفرزن) در تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی،اضطراب و استرس ۲۱ سئوالی (DASS-۲۱) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss-۱۹ استفاده شد.یافته ها: میانگین سنی کل آزمودنی ها (۸/۶۸=SD)؛ ۳۲/۳۲ بود. از مجموع ۴۱۸ آزمودنی، ۱۰۸ نفر مرد و ۳۱۰نفر زن بود. میانگین افسردگی، اضطراب و استرس در نمونه مورد مطالعه به ترتیت (SD=۵/۲۸)۱۲/۸۴،(SD=۳/۹۲)۸/۰۴ و (SD=۵/۹۲)۱۶/۴۸ بود. نتایج نشان داد که ۵۷/۴ درصد از شرکت کنندگان واجد نشانه هایافسردگی، ۴۵ درصد واجد نشانه های اضطراب و ۵۱/۲ درصد واجد نشانه های استرس هستند؛ که شدت ایننشانه ها از خفیف تا بسیار شدید گزارش شده بود.نتیجه گیری: با مقایسه نتایج مطالعه حاضر با آمارهای گزارش شده در ایران قبل از شیوع ویروس کرونا،می توان گفت شیوع ویروس کرونا در ایران منجر به افزایش میزان استرس، افسردگی و اضطراب در بین افرادجامعه شده است. لذا، به نظر می رسد ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره در شرایط کنونی از اهمیت بیشتریبرخودار باشد.

Authors

مریم جندقیان

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشاسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان

وجیهه قربانی

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان

ساناز جوکار

استادیارگروه روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان