تحلیلی بر عوامل موثر بر شکل گیری فقر در کشورها

لازمه اجرای سیاست های کاهش فقر، شناخت فقر و عوامل موثر بر آن است، اولین قدم در مسیر مبارزه با فقر و محرومیت، آگاهی از وضعیت فقر است. با تحولات قرن شانزدهم و افزایش شکاف بین کشورها و بروز دوگانگی در تولید، نقریبا تمامی مکاتب اقتصادی به مسئله فقر و عوامل اثرگذار بر آن، به عنوان عامل و پیامد توسعه نیافتگی، توجه ویژه ای داشته اند. از ابتدای شناخت مفاهیم فقر برای ما نمونه بارز آن در نداشتن پول برای رفع ابتدائی ترین نیازهای حیاتی مثل خوردن و محل امنی برای خوابیدن بوده است و شاید نمونه قابل رویت آن افراد متکدیانی که در هر جامعی بوده اند اما فقر در منظر اهل لغت به معنی تنگدستی و تهیدستی، پریشانی و شکستن است و در نظر فیلوفان فرد زمینگیر که بخاطر فقر از آبروی خود گذشته و دست نیاز دراز می کند و فقیهان نظر دارند که فرد فقیر با توجه درآمد خود قدرت تامین هزینه های خود را ندارد و بطور کلی به نظر فیلسوفان و عارفان بغیر از خداوند همه فقیر و نیازمندند. برای به دست آوردن خط فقر مطلق کل، خط فقر مطلق غذایی بر اساس رویکرد حداقل نیازهای اساسی محاسبه و حداقل نیازهای غیرغذایی به آن اضافه شده است. فقر و انحرافات اجتماعی از جمله پدیده هایی هستند که به نظر بسیاری از صاحب نظران با هم مرتبط می باشند. تحقیقات و پژوهش ها در عین حال که موید وجود رابطه مستقیم بین فقر و انحرافات نیست، اما وجود همبستگی میان آن دو را تائید می نماید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده، نتایج تحقیق حاکی از آن است مهمترین عامل ایجاد و گسترش این محلات در شهر مهاجرت از محیط های کوچک روستایی- شهری می باشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر و دسترسی به شغل بهتر و افزایش درآمد بوده است و در نهایت باعث حاکم شدن فرهنگ فقر در این محلات و به تبع آن موجب بروز انواع ناهنجاری های شهری اشتغال افراد حاشیه نشین در مشغال کاذب، وجود ساخت و سازهای غیرمجاز، افزایش جرم و جنایت، اثرات نامطلوب فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیط زیست شهری و غیره شده است.

Keywords:

حاشیه نشینی , انحرافات اجتماعی , پیامد فقر , مهاجرت