بهینه سازی مدیریت مواد زائد صنعتی با رویکرد مدل های تصمیم گیری هوشمند

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 366

This Paper With 10 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MMICONF07_003

تاریخ نمایه سازی: 24 خرداد 1400

Abstract:

در این مقاله، یک مدل بهینه جهت برنامه ریزی اجرای استراتژی های کاهش مواد زائد صنعتی و مدیریتپسماند ارائه شده است. این مدل بر اساس به حداقل رساندن هزینه کلی کاهش مواد زائد و مدیریتپسماند برای یک تاسیسات صنعتی در یک بازه زمانی خاص، تدوین شده است. این مسئله به عنوان یکمسئله برنامه نویسی خطی عدد صحیح مختلط کلی (MILP) فرموله شده است که در آن تابع هدفشامل سرمایه و هزینه های عملیاتی است و منوط به تعدادی از محدودیت ها است که سیستم موردبررسی را تعریف می کند. رویکرد مدل سازی کلی در یک مرکز مطالعه موردی اعمال می شود.فرمولاسیون MILP مبتنی بر اقتصاد مدور ارائه می شود. این مدل می تواند توسط یک مهندس محیطزیست یا یک برنامه ریز صنعتی که در حال انجام پروژه های کاهش زباله است، مورد استفاده واقع شود.در حالت ایده آل، این صنعت اطلاعاتی درباره تغییراتی که می تواند تولید مواد زائد آن ها را کاهش دهدو همچنین اطلاعاتی در مورد شیوه های فعلی مدیریت پسماند آن ها ایجاد کند را ارائه می دهد. درصورت عدم شناسایی پروژه های خاص کاهش مواد زائد، امکان اقتصادی بودن پروژه های بالقوه آینده میتواند تعیین می شود. در استفاده از مدل، دیدگاه میان مدت تا بلند مدت ترجیح داده می شود. رویکردمدل سازی محدود به یک تحلیل اقتصادی است که با ملاحظات فنی و سیاسی در محدودیت ها، درارتباط مستقیم است. این تحقیق با ارائه یک مدل بهینه به دنبال توجیه توسعه MILP جهت ارائه مدلهای تصمیم گیری هوشمند در زمینه مدیریت مواد زائد در صنعت است. از آن جا که در زمینه مواد زائددر صنعت، هم چنان ضعف ها و شکاف هایی باقی مانده است، لذا این تحقیق سعی در ارائه یک روش وبررسی سیستم های پیشین در این حوزه را دارد. استفاده از MILP مبتنی بر اقتصاد مدور، نشان میدهد که این مدل شناختی دارای ارزش مکمل است.

Keywords:

اقتصاد مدور , مدل تصمیم گیری هوشمند , مدیریت مواد زائد صنعتی , برنامه نویسی خطی عدد صحیح مختلط کلی (MILP)

Authors

علی یاراحمدی

ارشد مهندسی صنایع، بهینه سازی سیستم ها، دانشگاه تهران