فائزه بهنامی فرد - پژوهشگر دوره دکتری شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران
ندا بهنامی فرد - دانشجوی کارشناسیارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

کودکان گروه مهمی از ساکنان محلات شهری هستند که احساس آنها نسبت به محله و دیدگاهشان در ارتباط با ویژگی های کمی و کیفی آن، تاثیر زیادی بر رشد فردی و اجتماعی آنان دارد. لذا توجه به خواسته های آنان در طراحی و ساماندهی محلات شهری، به ویژه محلات قدیمی و فرسوده که کیفیت مناسبی ندارند، اهمیت و ضرورت قابل توجهی دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به صورت مقطعی، با رویکردی آمیخته و با تمرکز بر محله حصارک بالا واقع در بافت فرسوده مصوب شهر کرج، به بررسی و ارزیابی دیدگاه های کودکان پایه های چهارم تا ششم ابتدایی در ارتباط با (۱) میزان علاقه به محله شان (گردآوری داده ها به کمک ابزار مصاحبه و تحلیل آنها با ساز و کار آماری) و همچنین (۲) تفسیر دیدگاه های بصری و نوشتاری آنان در ارتباط با محله ایده آل شان (گردآوری داده ها به کمک ابزارهای نقاشی و انشا و تحلیل داده ها با ساز و کار تفسیری) پرداخته است. در این حوزه ۱۳۴ کودک در بخش اول و ۲۸ کودک در بخش دوم مشارکت داشته اند که یافته ها در وهله اول حکایت از کم بودن میزان علاقه کودکان به محله فعلی خود و ارتباط معنادار این مسئله با جنسیت و سن آنها داشته و در وهله دوم نمایانگر نقش مهم عناصر مختلف طبیعی و مصنوع در تصویر و تجسم آنها از محله ایده آل می باشد.

محله دوستدار کودک، شهر کودک مدار، روانشناسی کودک، نقاشی کودکان.