امیر اخوان کاظم زاده - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش بین الملل، گروه مدیریت، موسسه آموزش عالی فردوس، مشهد، ایران
سمیه محبی - استادیار گروه مدیریت، موسسه آموزش عالی فردوس، مشهد، ایران

تغییرات به سمت اقتصاد جهانی و دانش محور، فرصت ها و تهدیدهای جدیدی را برای کسب و کارها به وجود آورده است. علی رغم اینکه مدیریت استراتژیک و صنایع تولیدی بطور جداگانه و مجزا توسعه یافته اند، هر دوی آنها بر انطباق شرکت باتغییرات و استخراج فرصت ها برای ایجاد رفاه تاکید دارند. امروزه در نقش و اهمیت بنگاه های تولیدی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها تردیدی وجود ندارد. تدوین استراتژی بنگاه راقادر می سازد تا به صورت فعال(تاثیرگذار) عمل کند و نه بصورت واکنشی(تاثیرپذیر) تا بنگاه آماده مواجه شدن با موضوعات کنترل شده و کنترل نشده محیطی گردد؛ از همین رو هوش فرهنگی ظرفیتی است که به افراد اجازه می دهد تا در برابر طیف گسترده فرهنگ ها درک و فهم درستی داشته باشند و به طور مناسب عمل کنند. چنین نکته ای بسیار حائز اهمیت است که پیشرفت های فردی و اجتماعی را محدود به مفاهیم پیوند خورده با هوش منطقی و ریاضی ندانسته و با دقت بیشتری به افراد و جوامع موفق در دستیابی به اهداف فردی و گروهی مشاهده کنیم که آنها را می توان به لحاظ هوش ریاضی و منطقی در سطوح متفاوتی طبقه بندی کرد. لذا یکی از کمکهای علمی این تحقیق به حوزه بازاریابی بین الملل در این راستا و تاثیرپذیری هوش فرهنگی بر استراتژیهای بازاریابی بین المللی صورت می گیرد.

هوش فرهنگی، استراتژیهای بازاریابی بین المللی، مدیریت استراتژیک، بازاریابی، استراتژی