ارائه چهارچوب مفهومی تاثیر مدیریت دانش و کارت امتیازی متوازن بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی مزیت رقابتی

در دو دهه گذشته مدیریت دانش اهمیت قابل توجهی را در تجارت جهانی کسب کرده و به عنوان یک عنصر حیاتی در طراحی استراتژی ها، توسعه محصولات و خدمات جدید شناخته شده است. با این وجود قابل درک است که امروزه اندیشمندان مدیریت و مدیران در صحنه عمل به این نتیجه رسیده اند که سازمان هایی که مدیریت دانش را به عنوان یک منبع استراتژیک در نظر می گیرند قادرند نسبت به رقبای خود بهتر عمل نمایند به بیانی دیگر مدیریت دانش کارآمد موجب شده است که سازمان ها بتوانند موثرتر و نوآورانه تر در بازار به فعالیت بپردازند. از سویی دیگر استفاده از کارت امتیازی متوازن برای اجرا و ارزیابی استراتژی ها در سازمان ها امروزه مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. به عبارتی این دو مولفه به نوبه خود تاثیر به سزایی را در ایجاد مزیت رقابتی و در نتیجه بهبود عملکرد سازمانها نسبت به رقیا ایجاد کرده است. در این مقاله با مرور پیشینه های و مبانی نظری مرتبط یک چهارچوب نظری از نقش مدیریت دانش و کارت امتیازی در سازمان و چگونگی تاثیر گذاری آن ها بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی با نقش میانجی مزیت رقابتی و تاثیر گذاری آن بر عملکرد ارائه شده است. این چهارچوب نشان میدهد که مدیریت دانش و کارت امتیازی در سازمان با ایجاد مزیت رقابتی منجر به بهبود عملکرد سازمان ها می گردد و هم چنین تاثیرات بروز مزیت رقابتی که میتواند به بهبود هر چه بیشتر و بهتر عملکرد سازمانی منجر گردد. چارچوب مفهومی ارائه شدع بر لزوم شناخت و درک هر چه یشتر مدیرت دانش و کارت امتیازی و تاثیر آن ها بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمان و هم چنین تاثیراتی که مزیت رقابتی بر عملکرد سازمان ها می گذارد تاکید می کند.

Keywords:

مدیریت دانش , کارت امتیازی متوازن , مزیت رقابتی , عملکرد سازمان