اثر تیپینگ عضله وستوس مدیالیس بر منتخبی از متغیرهای کییتیکی مفصل زانو در مردان فعال مبتلا به درد پتلوفمورال

درد پتلوفمورال با درد قدام زانو واطراف کشکک شناخته می شود که در ورزشکاران به دلیل داشتن سطح تحرک بالا شیوع زیادی دارد (کوروشفرد و کهریزی، ۲۰۱۷) آسیب های داخلی مفصلی، التهاب تاندون ها و بورس های اطراف مفصل، ترومای ناشی از جراحی از جمله علل درد قدام زانو می باشند. بیمارانی که در آن ها علت مشخصی بدست نمی آید در گروه سندروم درد پتلوفمورال قرارمی گیرند. (تورمی، ۱۹۹۹)، علت اصلی این درد نامشخصی بدست نمی آید و در گروه سندروم درد پتلوفمورال قرار می گیرند (توومی، ۱۹۹۹) علت اصلی این درد نامشخص است با این وجود ممکن است این عارضه بر اثر ضربه مستقیم به زانو، ضعف عضله وستوس مدیالیس VM، ضخیم شدن ایلوتیبیال باند و یا کاهش انعطاف همسترینگ بوجود آید نیجز، ۲۰۰۶) بااین حال مطالعات اخیر توجه روزافزونی به نقش حرکت غیر طبیعی کشکک در ناودان بین کندیی فمور به عنوان علت اصلی درد داشته اند (مدنی و ریحانی، ۲۰۰۷) راستای نامناسب و حرکت غیر طبیعی کشکک می تواند موجب فشار واسترس خارجی بیش از حد بین کشکک و استخوان ران، آسیب غضروف مفصلی و در نهایت درد و اختلال عملکرد گردد (سونگ، ۲۰۱۱) راستای نامناسب کشک به عنوان حرکت غیر نرمال کشکک زمانی اتفاق می افتد که کشش خارجی ناشی از عضله وستوس لترالیس VL دو باند ایلیوتیبیال کاملا با کشش داخلی ناشی از عضله VM در تعادل نباشد. لوینگر، ۲۰۰۵) راستای مناسب سیر کشکک، درون ناوردان بین کندیلی تاکید دارند (مدنی و ریحانی، ۲۰۰۷) استفاده از انواع روش های تیپینگ به منظورکاهش این درد، بر پایه بهبود راستای حرکت کشکک داخل شیار بین کندیلی، بهبود فعالیت عضلانی و ارتقاء حس عمقی مفصل زانو می باشند.