مرجان عطارد - فارغ التحصیل کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، تهران، ایران

انسان و محیط به طور متقابل بر یکدیگر تاثیر می گذارند، در نتیجه شناخت انسان و ادراک او نسبت به فضا از یک جهت وتاثیرات محیط بر او از جهت دیگر حائز اهمیت است. دانش روانشناسی محیط حوزه مشترک بین علوم رفتاری و معماری استکه از طریق ائتلاف آنها متعاقب جنگهای جهانی و پس از نارضایتی مردم از فضاهای معماری مدرن،که انگیزه ونیازهای غیرمادی انسان در آن جلوه ای نداشت، پدید آمده که هدف آن مطالعه انسان در محیط واقعی است.تحقیقات به عمل آمده حاکی از آن استتت که به رغم همزیستتتی مستتالمت آمیز فضتتایی، مردان و زنان، نه تنها به شیوه هایمتفاوتی از فضا استفاده می کنند، بلکه تجربه آنها در رابطه با فضا نیز تا حدودی متفاوت است. (خوانی، ۲۰۰۶)این تفاوتها بر یکدیگر و در نتیجه بر محیط تاثیر متقابل دارند. ازآنجایی که تفاوتهای جنسیتی خاص هر فرهنگ است، برایآگاهی از آنها بررسی فرهنگی که قصد طراحی برای آنها را داریم ضروری و طراحی مقوله ای موقعیت محور است و هر آنچهکه در این پژوهش آمده است وابسته به فرهنگ ایرانی است. (بزرگ و پاکزاد، ۲۰۱۲ )هدف این پژوهش بررسی نحوه ادراک زن و مرد و نحوه ارتباط و تاثیر پذیری آنها از فضا است که ارتباط مولفه جنسیت باروانشناسی محیطی در معماری را مشخص می کند که با شناخت آن از یک سو و و شناخت ویژگی های محیط مطلوب، امکانبهبود کیفیت فضا و محیط در معماری فضای شهری و طراحی منطبق بر نیازهای روحی و جسمی هر گروه ایجاد می شود کهنتیجه آن ایجاد تعاملات اجتماعی و هنجارسازی در بعد فردی و جامعه است.شیوه پژوهش این مطالعه به روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوا پیرامون مبانی نظری تحقیق و بررسی یافته هاینوین، در زمینه های روانشناسی محیط و طراحی معماری است.

ادراک فضا ، جنسیت ، روانشناسی محیط ، فضای شهری