تحلیل پیامدهای حقوقی پذیرش رمزارزها بررسی موردی نقش بلاکچین در ارتقاء شفافیت به منظور مقابله با فساد

ترسیم یک مدل رگولاتوری مناسب به منظور حکمرانی بر رمزارزها، تبدیل به یک چالش جهانی شده است. شکل گیریقرارداد هوشمند که با استفاده از فناوری های نوین رمزنگاری در بستر بلاکچین عرضه می گردند، واکنش های متفاوتی از پذیرش مطلق تا رد کامل- را در پی داشته و در مدل های مختلف رگولاتوری، اتخاذ یکی از رویکردهای رد کامل، تایید کامل،مداخله، نظارت، تشویق، و یا ترکیبی از این رویکردها مورد توجه قرار گرفته است. در نظام حقوقی کنونی کشور ما بواسطهحاکمیت مباحث فقهی، ابتدا مسئله ماهیت رمزارزها مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت دیدگاه حقوقی غالب، وجودرمزارزها را به رسمیت شناخته است. گام بعدی این امر، تدوین یک نظام رگولاتوری جامع منطبق با مسائل حقوقی و فقهیدر کشور است. باعنایت به اینکه سیاست گذاری و تقنین در این حوزه در مرحله تکامل اولیه بوده و یک تجربه جهانی نوظهوردر حال اتفاق است، لذا پیشنهاد می شود تا در نظام سیاست گذاری کشور ما، سیاست تجویز یا نفی مطلق اتخاذ نشود، بلکهبدون تعجیل و یا تعلل، با استفاده از تجربه سایر کشورها، تقنین لازم انجام گیرد و در کنار توجه به تهدیدها و معایب،فرصت های بهره گیری از این پدیده نیز مورد توجه باشد. در این مقاله تلاش شده تا یکی از مهمترین پیامدهای حقوقیپذیرش رمزارزها و فرصت های بهره گیری از این پدیده یعنی کارکردهای بلاکچین در زمینه فسادزدایی و ایجاد شفافیتمورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد تا از این رهگذر بتوان در راستای سیاست گذاری مناسب- با توجه به وجوه مثبت و فرصت هایاین پدیده- گام برداشت. نتایج این بررسی نشان می دهد که بلاک چین، به همان میزان که می تواند به عنوان یک پدیدهانقلابی و ساختارشکن تلقی شود، ساز و کاری است که می تواند همه افراد را به بالاترین درجه مسئولیت و پاسخگویی برساند.

Keywords:

قرارداد هو شمند , شفافیت , مبارزه با فساد , بلاکچین , رمزارز , زنجیره بلوکی , مدل رگولاتوری , رگولاتوری رمزارزها , حقوق رمزارزها , حقوق فناوری اطلاعات , سیاستگذاری فناوری , حکمرانی فضای مجازی