تاثیر منابع مختلف نیتروژن بر تولید سورفکتانت توسط باکتری Pseudomonas putida KT-۲۴۴۰

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 256

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

BIOCONF21_0416

تاریخ نمایه سازی: 7 شهریور 1400

Abstract:

بیوسورفکتانت ها در افزایش فراهمی عناصر غذایی در تغذیه گیاه و زیست پالایی خاکهای آلوده کاربرد دارند. این ترکیبات زیست تخریب پذیر بوده و قابلیت تولید از منابع تجدیدپذیر ارزان قیمت را دارند. در این پژوهش با هدف یافتن شرایط بهینه سنتز بیوسورفکتانت باکتری Pseudomonas putida KT-۲۴۴۰ با استفاده از ملاس چقندر قند به عنوان منبع کربن، تاثیر منابع مختلف نیتروژن (اوره، نیترات سدیم، کلرید آمونیوم و نیترات آمونیوم)، نسبتهای متفاوت کربن به نیتروژن ۱:۱۰)، ۱:۲۰، ۱:۳۰ و ( ۱:۴۰ و زمان گرماگذاری ۱)، ۴، ۶ و ۸ روز) در آزمایشات جداگانه بررسی شد. تیمار بهینه هر آزمایش در مرحله بعدی مورد استفاده قرار گرفت. به این منظور pH محیط کشت، کشش سطحی و میزان خشک بیوسورفکتانت اندازه گیری شد. در بین منابع نیتروژنی کلرید آمونیوم کمترین کشش سطحی به مقدار ۵۵/۹۳ mN/m را نسبت به شاهد (۷۴/۵۵ mN/m) نشان داد. این در حالی بود که بیشترین وزن بیوسورفکتانت در کاربرد نیترات سدیم (۵/۴ g/L) بدست آمد. نتایج نشان داد که نسبت به pH اولیه محیط کشت (۷)، pH نهایی محلول در کاربرد کلرید آمونیوم کاهش و در سایر منابع افزایش یافت. با اندازه گیری وزن بیوسورفکتانت در pH های تنظیم شده ۷) و (۲ مشخص شد که pH محلول نهایی بر رسوبگذاری بیوسورفکتانت به روش استن تاثیرگذار است. در کاربرد ملاس چغندر قند و نیترات سدیم کمترین کشش سطحی در نسبت C/N برابر ۱:۱۰ (۳۹/۹۲ mN/m) اندازه گیری شد. همچنین در این نسبت بیشترین وزن بیوسورفاکتانت در pH خنثی (۲/۷۳ g/L) بدست آمد. پس از روز ششم، زمان تاثیر معنیداری بر پارامترهای اندازه گیری شده در این تیمار نداشت. بیوسورفکتانت تولیدی با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) مورد بررسی قرار گرفت. کاربرد منابع نیتروژنی مختلف تاثیر بسزایی بر شاخصهای اندازه گیری بیوسورفکتانت نشان داد، همچنین استفاده از ملاس چغندرقند به عنوان ماده خام در دسترس و ارزانقیمت در تولید بیوسورفکتانت پیشنهاد میگردد.

Authors

مهدی شهابی رکنی

دانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد

اکرم حلاج نیا

استادیار گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد

امیر لکزیان

استاد گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد

محمدرضا حسین دخت

استاد گروه شیمی دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد