علم به خود و نتایج آن درباره علم باطنی نزد ژاک مریتن و نسبت آن با آراء ابن سینا
عنوان مقاله: علم به خود و نتایج آن درباره علم باطنی نزد ژاک مریتن و نسبت آن با آراء ابن سینا
شناسه ملی مقاله: JR_APMN-24-63_008
منتشر شده در شماره 63 دوره 24 فصل در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_APMN-24-63_008
منتشر شده در شماره 63 دوره 24 فصل در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
حسنی همایون - دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
رضا اکبریان - استاد گروه فلسفه و حکمت دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
خلاصه مقاله:
حسنی همایون - دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
رضا اکبریان - استاد گروه فلسفه و حکمت دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
مریتن فیلسوف نوتوماسی، ارکان علم انسان را ابژه و شیء خارجی و سوژه معرفی می کند. او دیدگاه برخی فلاسفه مدرن درباره علم به خود را به نقد گذاشته و قائل است علم عالم به خود نمی تواند مانند آنچه دکارت مطرح می کند، مبنایی برای سایر علوم، یا مانند آراء برخی اگزیستانسیالیست ها، موضوع اصلی فلسفه باشد، بلکه این علم که آن را «سوژه بودگی» می نامد، متاخر از علوم دیگر است و اساسا از طریق ابژه نیست؛ چراکه انسان پس از علم به اشیای دیگر، متوجه می شود که خود فاعل و موضوع تمام ابژه ها است و به همین دلیل جایگاه و کاربرد متفاوتی از سایر معارف بشری دارد؛ ازاین رو، علم سوژه بودگی معادل علم حضوری (علم به خود) در دیدگاه های ابن سینا است و براین اساس می توان گفت وگویی بین او و مریتن در باب «علم به خود» ایجاد کرد تا ضمن معلوم کردن ریشه های سینوی آن، قابلیت آراء ابن سینا در حل مسائل امروزی فلسفی نیز خود را نشان دهد. همچنین مریتن در باب جایگاه و کاربرد این علم، آن را مبنایی برای علوم رمزی و باطنی می داند. او در این موضوع از دیدگاه های توماس فراتر می رود و وارد سنت باطنی متاثر از دیدگاه های اشراقی سینوی می شود.
کلمات کلیدی: علم سوژه بودگی, علم حضوری به خود, ابژه, عالم, ژاک مریتن, ابن سینا
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1262212/