تدوین برنامه آموزش اخلاق بر تصمیم گیری اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر و مقایسه اثربخشی آن با روش آموزش معماهای فرضی کلبرگ و معماهای زندگی واقعی

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 301

This Paper With 11 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MJMS-62-0_040

تاریخ نمایه سازی: 9 شهریور 1400

Abstract:

مقدمه: مطالعه پیش رو، به منظور تدوین برنامه آموزش اخلاق با رویکرد هیجان محور و مقایسه اثربخشی آن با روش آموزش معماهای فرضی کلبرگ و معماهای زندگی واقعی  بر تصمیم گیری اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان صورت گرفت. روش کار: روش این مطالعه از نوع طرح‎های شبه آزمایشی بود. نمونه پژوهش شامل ۱۰۰ نفر از دانش آموزان دختر رشته‎های مختلف دبیرستانی شهرستان بجنورد بود که به صورت نمونه گیری خوشه‎ای دو مرحله‎ای در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه ۲۵ نفر) جای گذاری شدند. در هر چهار گروه  به عنوان پیش آزمون پرسشنامه آزمون قضاوت اخلاقی (DIT) و پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا(CPI)اجرا گردید. سپس گروه اول با روش معماهای فرضی کلبرگ، گروه دوم با روش معماهای زندگی واقعی و گروه سوم با استفاده از رویکرد هیجان محور تحت آموزش قرار گرفتند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان پس آزمون در هر چهار گروه اجرا شد. نتایج: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد اختلاف بین چهار گروه معنادار بود(۵%>p) و بین گروه معماهای فرضی کلبرگ، گروه معماهای زندگی واقعی و گروه رویکرد هیجان محور با گروه گواه(۰۵/۰>p) در تصمیم گیری اخلاقی و مسئولیت پذیری تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین گروه‎های آزمایش با یکدیگر تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان می‎دهد که آموزش اخلاق با رویکرد هیجان محور در رشد تصمیم گیری اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان موثر است؛ اما نسبت به روش معماهای فرضی کلبرگ و روش معماهای زندگی واقعی که روش‎هایی ‎صرفا شناختی هستند، اثربخشی بیشتری ندارد.

Authors

اسماعیل سعدی پور

استاد گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران،ایران.

حسن اسدزاده

دانشیار گروه روانشناسی تربیتی،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران،ایران.

فریبرز درتاج

استاد گروه روانشناسی تربیتی،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.

مریم شجاعی

دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران(نویسنده مسئول)