بررسی تاثیرات تعهدسازمانی و رسانه های اجتماعی در تعارض کارکنان بانک های دولتی شهرستان شوشتر

اگر چه صفحات برند (مارک) در پلتفرم های رسانه های اجتماعی پررنگ هستند، شرکت ها اغلب در حفظ روابط مشتری درصفحات با برند خود مشکل دارند. در نتیجه، هدف این پژوهش اینست، که چگونه یک صفحه برند رسانه اجتماعی تعهد مشتری راتوسعه می دهد و آن ها را تشویق می کند تا درک کنند که تعارض های آینده با شرکت را می توان برای منافع متقابل آن ها حل کرد.این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ استراتژی، توصیفی از نوع همبستگی می باشد، به این منظور و برای گردآوریاطلاعات پرسشنامه ای میان ۱۱۰ نفر از کارکنان و مدیران بانک های دولتی شهرستان شوشتر توزیع گردید و داده های جمعآوری شده توسط نرم افزار Smart Pls تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که یادگیری با تعهد شناختی فرد به رسانه های اجتماعی در ارتباط است. همچنن تعامل نیز با تعهد شناختی و تعهد عاطفی در ارتباط است، همچنین رابطهبین سرگرمی رسانه های اجتماعی و تعهد عاطفی فرد به رسانه های اجتماعی نیز تایید شد. نتایج پژوهش نشان داد که تعهدعاطفی و تعهد شناختی به صورت مستقیم با تعارض کارکنان در ارتباط هستند و درک نام تجاری رسانه های اجتماعی می تواند بهعنوان یک متغیر تعدیل گر رابطه بین تعهد عاطفی و تعهد شناختی فرد به رسانه های اجتماعی و درک تعارض عملکردی را تعدیل کند.

Keywords:

رسانه های اجتماعی , تعهد عاطفی , تعهد شناختی , تعارض کارکنان , درک نام تجاری رسانه های اجتماعی