CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی نقش دیوارها در خوانش دیالکتیک گسست و پیوند خانه های معاصر مبتنی بر تجربه زیسته کاربران

عنوان مقاله: بررسی نقش دیوارها در خوانش دیالکتیک گسست و پیوند خانه های معاصر مبتنی بر تجربه زیسته کاربران
شناسه ملی مقاله: JR_BAGH-18-99_002
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

شادی پرتو - دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده فنی و مهندسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.
سعید صالحی - استادیار گروه معماری، دانشکده فنی و مهندسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.
علی اکبری - استادیار گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
حسین ابوالحسن تنهائی - دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

خلاصه مقاله:
بیان مسئله: یکی از وظایف اصلی معماری تنظیم ارتباط بیرون و درون است. عدم توجه به چگونگی ارتباط بیرون و درون و هم زیستی موجود بین آنها از جمله مشکلاتی است که معماری امروز با آن مواجه است و نتیجه آن کم بهره ماندن محیط زندگی از کیفیت لازم و نارضایتی افراد از فضاهای سکونتی است. دیوارها به عنوان اولین واسطه بیرون و درون، تنظیم کننده دیالکتیک گسست و پیوند انسان و محیط هستند که در ادوار گوناگون، اشکال متفاوتی به خود گرفته اند. چگونگی تاثیرگذاری دیوارها بر ادراک کاربر فضا از دیالکتیک گسست و پیوند پرسشی است که پژوهش حاضر به دنبال فهم آن است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دیوارها در دیالکتیک گسست و پیوند، به دنبال ارائه مدلی برآمده از ادراک کاربر فضاست تا شرح دهنده چگونگی تقابل عوامل گوناگون در این فرایند باشد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کیفی با پارادایم تفسیری و به روش داده بنیاد صورت گرفته است. با نمونه گیری نظری هدفمند، به روش گلوله برفی، مطلعان کلیدی جهت انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. جمع آوری داده ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت و در نرم افزار «مکس کیو.دی .ای.» مورد تحلیل و کدگذاری سه مرحله ای با روش سیستماتیک اشتراوس و کوربین قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی کرسول ارائه شد.نتیجه گیری: مدل به دست آمده نشان داد که تغییر دیالکتیک گسست و پیوند وابسته به بستر زمانی و مکانی بوده و حاصل تقابل عوامل گوناگون است. در این راستا پدیده مرکزی مدل به دست آمده، به نام مونولوگ دیوار، بیان کننده ادراک فازی کاربر فضا از نقش دیوارها در دیالکتیک گسست و پیوند بود. به این معنی که در طیف گسست تا پیوند بناهای عصر حاضر، نحوه ادراک افراد متمایل به محدوده «بیشتر گسست تا پیوند» بود، ضمن اینکه موثرترین پارامتر در نحوه ادراک، پارامترهای فردی شناخته شد.

کلمات کلیدی:
معماری معاصر, منطق فازی, ادراک کاربر فضا, بیرون و درون, نظریه دادهبنیاد, تجربه زیسته

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1267401/