بررسی تطبیقی دسته بندی انواع قلمروهای فضای شهری و پیامدهای دگردیسی آن در فرآیند مدرن شدن پیکره بندی ساختار فضایی شهر

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 222

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICACU01_1033

تاریخ نمایه سازی: 3 مهر 1400

Abstract:

پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دیدگاه های مختلف صاحب نظران در خصوص مفهوم قلمرو و انواع آن پرداخته است. قلمرو به عنوان بخشی از فضاهای شهری که افراد یا گروهی از افراد بصورت منظم و پایدار از آن بهره جسته و در برابر افراد مزاحم و بیگانگان، به سبب احساس تعلق و مالکیتی که نسبت به فضا دارند، دفاع می نمایند اطلاق می گردد. عوامل بسیاری از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، روانی/ادراکی، زمانی و ... در شکل گیری قلمرو ها دخیل هستند که مبنای دسته بندی انها قرار می گیرد. بر اساس مطالعات پژوهش از یک سو اتفاق نظر واحدی در خصوص دسته بندی انواع قلمروها در محیط های انسان ساخت وجود ندارد و از سوی دیگر بیشتر نظرات ارائه شده با توجه به جامعه مدرن غربی ارائه شده است. این در حالی است بسیاری از قلمروهای محیط های انسان ساخت و عناصر پدید آورنده ی آنها متاثر از فرهنگ خاص یک جامعه و با توجه به شرایط زمانی آن پدید آمده و موجب سلسله مراتب خاص فضایی در بافت های شهری شده است. لذا بسیاری از قلمروهای فضایی-مکانی شهرهای ایرانی در این دسته بندی ها قرار نمی گیرد و گویای نظام سلسله مراتبی بافت ها ی تاریخی ایران نیست. پژوهش حاضر با با مبنا قرار دادن دو عامل استقرار و مالکیت به تبیین لایه های مختلف قلمروی مکانی در بافت های تاریخی و مدرن و تطبیق آنها پرداخته است. با بررسی تعداد لایه های قلمرویی، در بافت تاریخی پنج لایه و و در بافت مدرن سه لایه مشخص گردید. در نهایت یافته بخش نظری در دو محله بافت پیرامونی میدان امیرچخماق- میدان امام خمینی یزد و پونک قزوین، با استفاده از نرم افزار Depthmap مورد تحلیل و بررسی قرار داده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاهش لایه های قلمروی مکانی به واسطه حذف قلمروهای تفاهمی (فضاهای بینابینی)-نوع خاصی از قلمرو ثانویه- در بافت های شهری مدرن از جمله محله پونک قزوین باعث افزایش همپیوندی فضاها و افزایش اتصال فضاها به هم، در نتیجه افزایش نفوذپذیری و کاهش امنیت، کاهش عمق بصری، تسلط زندگی پیاده بر سواره، همچنین و در نتیجه از بین رفتن سلسله مراتب فضایی، تسلط خیابان و فضای رفت وآمد بر فضای زندگی ،کاهش انگیزه قلمروپایی و کاهش دلبستگی به مکان شده است.

Authors

پری چهر گودرزی

دانشجوی دکتری معماری منظر دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس

مجتبی انصاری

دانشیار و عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس