CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

جایگاه قدرت سیاسی در تحول اجتماعی در نظریه علامه اقبال لاهوری

عنوان مقاله: جایگاه قدرت سیاسی در تحول اجتماعی در نظریه علامه اقبال لاهوری
شناسه ملی مقاله: JR_JALR-10-35_007
منتشر شده در در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمود وزیری - کارشناس ارشد حقوق عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکر
محمد محمدی گرگانی - استاد یار دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی

خلاصه مقاله:
در نظریه های دولت می توان دو نگاه کلی را در خصوص تحول اجتماعی از یکدیگر باز شناخت. در نگاه اول می توان از تحول در راس هرم قدرت سیاسی و یا به اصطلاح اصلاحات از بالا سخن گفت و در نگاه دیگر می توان از تحول در بطن توده های مردم تا راس حاکمیت اشاره کرد.یا به عبارتی بهتر حرکت اصلاحات از پایین به بالا  می باشد. در مقالهی حاضر با بررسی جایگاه انسان در اندیشه ی اقبال به این سوال پاسخ داده شده است که انسان مورد نظر اقبال در کدام حکومت امکان زیست انسانی خواهد یافت، در واقع از آن جا که اقبال لاهوری شرط اساسی انسان بودن را در آزادی انتخاب وی می بیند، انسان مورد نظر وی در حکومت های استبدادی امکان رشد و تحول نخواهد داشت. هم چنین اقبال حکومت را ملزم به اجرای احکام دین نمی داند و تنها آن چه از نظر وی اهمیت دارد تطابق روش های اجرایی با ارزش های دینی است این ارزش های دینی در واقع ارزش های عام بشری می باشد که در همه ی مکان ها و زمان ها قابلیت تحقق را دارند . اقبال در قرآن و احادیث بر ارزش ها تکیه دارد و اجماع را فرایندی جهت تطبیق روش ها با ارزش ها می داند. اقبال تحول اجتماعی را حاصل رابطه ی متقابل مردم و حکومت بر یکدیگر می داند اما در این میان تاکید وی بر تحول انسانی می باشد.

کلمات کلیدی:
تحول اجتماعی, قدرت سیاسی, اقبال لاهوری, حکومت دینی, ارزش های دین, روش های دینی, انسان

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1276760/