دیرینه شناسی و تجربه «تجدد ایرانی»: کنکاشی در وضعیت میان اپیستمه ای
عنوان مقاله: دیرینه شناسی و تجربه «تجدد ایرانی»: کنکاشی در وضعیت میان اپیستمه ای
شناسه ملی مقاله: JR_SCJPO-6-4_003
منتشر شده در در سال 1394
شناسه ملی مقاله: JR_SCJPO-6-4_003
منتشر شده در در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:
حمید یحیوی - گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا
خلاصه مقاله:
حمید یحیوی - گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا
دیرینه شناسی به عنوان توصیف شرایط امکان نظام های فکری این امکان را فراهم می کند که از یک سو با ترجیح بحث در باب «تاریخ فکری» به جای «تاریخ اندیشه»، تاریخی غیر از «تاریخ عدمی» بنویسیم و از سوی دیگر با تحلیل اپیستمهای نظام های فکری معاصر به بررسی شرایط امکان آن بپردازیم؛ شرایطی که در طی تجربهی «تجدد ایرانی» مستقر شده و به صورتبندی خاصی از نظام دانایی امکان ظهور داده است. مقاله پیشرو پس از تشریح نگاه دیرینه شناسانه، این مسئله را برجسته میکند که رویارویی با تجدد غربی منجر به از دست رفتن یکپارچگی و وحدت ساختاری شالوده معرفتی در ایران شد. در این دوران، ورود عناصری از تجدد غربی به نظام دانایی ایرانی همراه با پایداری نظام دانایی سنت، در جهتی خلاف آن، به شکلگیری صورتبندی ویژه ای از نظام دانایی انجامیده است که خصیصهی چشمگیر آن «درهم تنیدگی امور ذاتا ناهمگون» است. این وضعیت، بستر امکان نظامهای فکری دوران معاصر است؛ وضعیتی میان اپیستمه ای که ناهمخوان با اپیستمه های یکپارچه معرفی شده از جانب فوکوست؛ چرا که بر مبنای شالودهی معرفتی دو بنی، بنا شده و همین امر منجر به زایش «آگاهی دوپاره» و همینطور اغتشاشها و کژتابی های معرفتی بسیاری در «تجدد ایرانی» شده است.
کلمات کلیدی: دیرینه شناسی, گسست, تجدد ایرانی, وضعیت میان اپیستمه ای
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1278517/