CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نیما یوشیج: توازی شعر و داستان و نمایش در تئوری و سرایش

عنوان مقاله: نیما یوشیج: توازی شعر و داستان و نمایش در تئوری و سرایش
شناسه ملی مقاله: JR_PARSI-4-2_008
منتشر شده در در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

سارا مطوری - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
مصطفی صدیقی - استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان

خلاصه مقاله:
هر اثر نمایشی هستی و بنیان خویش را بر عناصری بنا می نهد که شدت و ضعف هر یک از این عناصر صرف نظر از تاثیر در مانایی و ماندگاری اثر را در آمد و شدی هنری، میان داستان و نمایش شناور می سازند. این عناصر شامل شخصیت، زمان و مکان، گفت وگو، و... هستند. نیما یوشیج، در پی گذار از مولفه های سنت در شعر گذشته، عناصر نمایشی داستانی را برای گسترش و وسعت بخشیدن به دامنه توصیفی شعر و جولان اندیشه شاعر، به ساحت شعر وارد کرد. وی در تداوم همین راه «افسانه» را، که نمودار نگرش نوینی در عرصه ادبیات بود، سرود. این پژوهش در آغاز به بازخوانی و استخراج نظریه های نیما یوشیج درباره چیستی و چگونگی حضور عناصر نمایشی داستانی در شعر، در آثار منثور نیما، می پردازد. آن گاه همه موارد یاد شده به صورت عملی در مجموعه اشعار نیما جست وجو و بررسی و تبیین می شود، تا از این رهگذر میزان و چگونگی به کارگیری این عناصر در اشعار او نشان داده شود. بر اساس آمار به دست آمده از اشعار نیما میزان به کارگیری عناصر نمایشی در این شعرها، به طور تقریبی از این قرار است: طرح ۶۸ درصد، شخصیت ۵/۴۶ درصد، گفت وگو ۵۰ درصد، زمان ۵۷ درصد، و مکان ۵۷ درصد. بر همین اساس می توان گفت همه اشعار نیما از تئوری های او پیروی نمی کنند.

کلمات کلیدی:
نیما یوشیج, شعر نو, طرح, شخصیت پردازی, گفت وگو, زمان و مکان

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1279859/