خشونت علیه زنان به مثابه توقف جریان صلح جهانی

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 279

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

IPSANCONF01_025

تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1400

Abstract:

زنان در طول ادوار تاریخی، شرایط متفاوتی نسبت به جنس مخالف خود تجربه کرده اند، از بردگی و تحمل بدترین رفتارهای غیر انسانی تا کشته شدن در بدو تولد در دورانی از تاریخ بشر، بنابراین، با نگاهی به شرایط زنان در ادوار تاریخی به خوبی وضعیت نابرابر و تبعیض آمیز آنان در جوامع هویداست و این وضعیت بدون تردید با کیفیتی متفاوت در دنیای امروزی نیز خود را نشان می دهد، جایگاهی که از قوانین نانوشته گذشته و به صورت رسمی در قوانین بسیاری از کشورهای جهان نمود پیدا کرده است و گویی بشر امروز، نه تنها از رفتارهای غیرانسانی و ناعادلانه علیه زنان منصرف نشده، بلکه عرف و بعضا خرافه های موجود در ادوار گذشته را که بیانگر جایگاه فرودست زنان بوده، به صورت قوانین تبعیض آمیز درآورده اند. در دنیای امروز، خشونت علیه زنان دارای مصادیق بسیاری است که بارزترین آنها عبارتان د از: رسمیت بخشیدن به جایگاه فرودست زنان در قوانین برخی از کشورها، قربانی شدن در مخاصمات داخلی و بین المللی به دلیل آسیب پذیری بیشتر، محروم شدن از ایفای نقش در جوامع و ...خشونت علیه زنان، نه تنها به این دلیل که آنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل میدهند، بلکه از آنجایی که مطمئن ترین و بهترین انتقال دهنده ی صلح به نسلهای بعد نیز میباشند، به شدت روند صلح را در تمامی عرصه های ملی وبین المللی با چالشهای جدی و جبران ناپذیری مواجه کرده است، حال در شرایط فعلی، این سوال مطرح میشود که چه اقداماتی میتواند زنان را از شرایط منفعلانه رهایی داده و آنان را به کنشگرانی قوی برای ارتقاء صلح جهانی تبدیل کند؟تردیدی نیست که قسمت عمده خشونتی که زنان در جهان امروز تحمل میکنند، ناشی از گسستگی بین آنان و نبودن همصدایی در بیان درد و رنج های تحمیلی در دنیای کنونی است، بنابراین، از دید بزه دیده شناسی، تردیدی نیست که قسمتی از فرآیند قربانی شدن زنان, از خودبیگانگی و فراموش کردن هویت نشات می گیرد. با بررسی و شناخت وضعیت حقوقی زنان در ادوار تاریخی این نتیجه حاصل میشود که خشونت علیه زنان، از یک سو، ناشی از تفکرات کلیشهای و متعصبانه نسبت به جایگاه زنان و از سوی دیگر، نتیجه ی عدم رغبت زنان برای تغییر است، لذا باید تمامی تلاش کنشگران در سراسر جهان در جهت تغییر ذهنیت ها نسبت به جنسیت و تلاش برای بازتعریف نقش های زنان در دنیای کنونی باشد، بازتعریفی که نه تنها باید در قوانین کشورها نمود پیدا کند؛ بلکه در عمل نیز زنان را در تصمیم سازیها مشارکت داده و ایشان را از حالت منفعلانه کنونی خارج و به سوی فعالیت در مسیر صلح هدایت کند.

Authors

مصیب قدمی عزیزآباد

مدرس حقوق دانشگاه لرستان (مرکز آموزش عالی دلفان)