احمدرضا نظری چروده - استادیارزبان وادبیات فارسی دانشگاه آستارا
محمد فلاح - دانشجوی دکترای زبان وادبیات فارسی دانشگاه آستارا

هدف از انجام این پژوهش مطالعه وتحلیل تاثیر پذیری شخصیتهای داستان ملکوت بهرام صادقی بر پایه رویکرد روانکاوی فروید بوده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات ، فیش برداری بوده است. یکی از عناصر پررنگ داستان ملکوت ، مفهوم مرگ و مرگ اندیشی است. مفهوم مرگ در کنار عنصر جاودانگی به عنوان دو مفهوم متضاد به اعمال و رفتار شخصیتها معنا می بخشند.یافته های پژوهش نشان داد که در نظریه ی روان پویشی فروید ضمیر ناخودآگاه که همان جهان تاریک ذهن است، اهمیت ویژه ای دارد. ضمیر ناخودآگاه زبان گویای رویاها و خوابهای ماست که در بررسی نقد ادبی نیز نقش تعیین کننده ای دارد. رویاها دارای ماهیتی داستان گونه هستند؛ به عبارتی یک مفهوم ظاهری و یک مفهوم پنهان دارند که روانکاو از تحلیل آنچه رویابین برایش تعریف میکند، به زوایای پنهان شخصیتی بیمار پی می برد؛ یعنی همان کاری که منتقد ادبی در بررسی متن ادبی صورت می دهد تا به مفهوم پنهان آن نائل شود.

فروید ، ملکوت ، بهران صادقی ، تحلیل روانکاوی ، ادبیات