زینب امینی خناوندی - دانشجوی ارشد مشاوره گرایش توانبخشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
محمد صفری - دانشجوی ارشد مشاوره گرایش خانواده، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

مقدمه: تعیین اینکه تجربه ی سوء استفاده از کودک و طلاق والدین چگونه با سلامت ذهنی طولانی مدت در ارتباط هستند،با استفاده از افراد بزرگسال به عنوان نمونه های ملی، پس از تنظیم متغیرهای جمعیت شناسی و آسیب شناسی روانی والدین می باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین انواع سوء استفاده از کودک، طلاق والدین و اختلالات روانی و تمایل به خودکشی می باشد روشها: روش پژوهش همبستگی می باشد داده ها از پژوهش ملی مربوط به وجود همزمان دو بیماری گرفته شده استNCS)، n=۵/۸۷۷؛ ؛). مدلهای رگرسیون منطقی برای تعیین احتمال تجربه ی اختلالات روانی و اندیشه های خودکشی گرایانه و سوء قصد بکار برده شدند. جامعه اماری را کلیه افراد داری سن ۵۴-۱۵ تشکلی میدهد.یافته ها: طلاق والدین به تنهایی پس از تنظیم متغیرهای جمعیت شناسی با اختلالات روانی همراه بود AOR) از ۱/۳۰ تا (۲/۳۷، در حالیکه تنها سوء استفاده از کودک با اختلالات روانی AOR) از ۱/۳۹ تا (۶/۰۷ و اندیشه های خودکشی گرایانه AOR=۲/۰۸)؛ (%۹۵ CI =۱/۵۷-۲/۷۷ و سوء قصد AOR=۱/۵۴)؛ (% ۹۵ CI =۱/۰۲-۲/۳۱، پس از تنظیم متغیرهای جمعیت شناسی، همراه بود. با این حال، در مقایسه با کسانی که تنها طلاق والدین و یا تنها تجاوز را تجربه کرده بودند، تجربه ی هر دو طلاق والدین و سوء استفاده از کودک موجب افزایش قابل توجه احتمال PTSD در طول زندگی%۹۵ CI=۶/۶۹-۱۴/۵۵)؛ (AOR=۹/۸۷، اختلال رفتاری %۹۵ CI=۲/۹۲-۵/۵۱)؛ (AOR=۴/۰۱ و اندیشه های خودکشی گرایانه %۹۵ CI=۱/۸۴-۴/۰۸)؛ (AOR=۲/۷۴ میشود. این نتایج با تنظیم متغیرهای آسیب شناسی روانی والدین کاهش یافتند. نتیجه گیری: هنگامی که تجربه ی طلاق والدین با تجاوز به کودک همراه است، کاهش سلامت ذهنی نسبت به تنها طلاق والدین و یا تنها سوء استفاده از کودک بسیار بیشتر است.. آسیب شناسی روانی والدین این روابط را تضعیف کرد که نشان میدهد آن میتواند مکانیسمی برای توصیف رابطه ی بین سوء استفاده از کودک، طلاق والدین و اختلالات روانی و سوء قصد به خودکشی باشد.

تجاوز به کودک، طلاق والدین، سوء بدرفتاری با کودک، ، سوء قصد به خودکشی، اختلالات روانی