چگونه توانستم دانش آموزان مدرسه را به مطالعه و کتابخوانی علاقه مند کنم؟

اینجانب احمدرضا ابراهیمی دانشجوی رشته علوم اجتماعی در این تحقیق تلاش کرده ام تا با بررسی علل و عوامل ضعف دانش آموزان در زمینه مطالعه و کتابخوانی به بهبود آن بپردازم. با شروع سال تحصیلی و گذشت چند هفته ، متوجه شدم که دانش آموزان کلاس، انگیزه و مهارت کافی در زمینه انجام مطالعه و کتابخوانی را ندارند. به همین دلیل میخواستم دلایل آن را پیدا کنم و با مطالعه و تحقیق توانستم به برخی عوامل و دلایل دست یابم. به نظر می رسید که مهمترین عوامل این مساله، فرهنگ حاکم بر خانواده ها و شیوه و روشهای تدریس معلمان و به عبارتی دیگر، نگاه معلمان و اولیا به مطالعه و کتابخوانی دانش آموزان بود. ضعف دانش آموزان در زمینه پژوهش و مطالعه و مهارتهای آن مربوط به یک یا چند دانش آموز نمی شد و محدود و جزئی نبود؛ به همین دلیل دقت و مطالعه بیشتری را خواستار بود. علاوه بر آن، همکاری اولیای دانش آموزان در رسیدن به اهداف، بسیار موثر و مهم بود. همچنین باید علاوه بر آموزش روشهای تحقیق و مطالعه، تلاش میکردم تا با ایجاد انگیزه در دانش آموزان ،واقعا و به طور جدی آنها را به سمتی که در نظر داشتم راهنمایی کنم. برای این کار به یک برنامه ریزی دقیق و به قولی جامع و مانع نیاز داشتم. در برنامه هایی که تدوین کردم از زنگهای دروسی مانند تاریخ هنر ، علوم اجتماعی، جغرافیا و... استفاده کردم و به گونه ای برنامه ریزی کردم که فعالیتهای پیشنهادی در راستا و مکمل دروس دیگر باشد.با انجام این فعالیت ها بیشتر دانش آموزان به اهدافی که از پیش تعیین شده بودند رسیدند و با انگیزه و شوق بیشتر به تحقیق، مطالعه و ... می پرداختند. و هچنین این کار سبب علاقه بیشتر دانش آموزان به خرید کتاب به جای خرید های اضافی غیر نیاز و گاها ضیان آور میشود که این خود به نظرم موضوع کم اهمیتی نیست و به نظر بنده خواندن کتاب بدون دغدغه به مراتب بهتر از خواندن کتاب ها ی درسی که زوری پشت آن ها از طرف مدیر و معلم و خوانواده ها اعمال میشود است.