بررسی عوامل بازدارنده و پیش برنده مشارکت روستاییان در مدیریت نوین روستایی(شورا و دهیاری) در روستاهای بخش مرکزی بیله سوار

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 337

This Paper With 17 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

AZARGEO05_022

تاریخ نمایه سازی: 27 مهر 1400

Abstract:

در همه کشورها اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه، دولت ها مجبور به اتخاذ سیاست های مناسب جهت تخصیص بهینه منابع و امکانات موجود در جامعه به بخشهای مختلف اقتصادی می باشند. تعیین درجه اولویت و مزیت هر یک از بخش های گوناگون، گام اول و لازم به منظور تخصیص بهینه منابع و امکانات می باشد . درباره تعیین اولویت های سرمایه گذاری دیدگاه های متفاوتی در اقتصاد وجود دارد. یک دیدگاه معتقد به رشد متوازن و هماهنگ فعالیت های مختلف تولید و صنعت است . دیدگاه دیگر به قطب های توسعه اعتقاد دارد و تمرکز سرمایه گذاری را در فعالیت هایی توصیه می کند که دارای بیشترین توان جذب بوده و موجب اثرات القائی در سایر بخش ها می شوند . برپایه این دیدگاه، فعالیت هایی باید مورد توجه قرار گیرد که نه تنها بیشترین رشد را در تولید ایجاد می کنند، بلکه موتور محرکی برای سایربخش ها نیزباشند. مدیریت روستایی در مقطع قبل از انقلاب متکی بردیدگاه های حاکمان و حکومت های محلی بوده اما پس از انقلاب بر محور بینش روستایی و جوامع استوار ودردو دهه اخیر درچا رچو ب قانو ن بصورت سازمان ی و فراگیر شکل گرفت به ویژه سا ل ۱۳۷۷ و تاسیس دهیاری که برخواسته از بطن روستا بوده موکول گردید. دهیار نهادی عمومی که اداره روستا از وظایف آن می باشد. ابتدا ( سال ( ۱۳۸۲ تمامی روستا ها ی بالا ی ۲۰ خانوار مجوز دریافت نمودند اما بعد از مدتی بنا به دلایلی محدود شد . مدیریت اقتصادی به نوعی درمحورهای مدیریت زمین، مدیریت زیرساختی، مدیریت محیط زیست و ... که مجموعه ای ازدولت یا مردم، فردی یا گروهی درشکل خرد و کلام قابل تامل می باشد.سطوح مدیریتی سرزمینی از گذشته دور تاکنون با چالش های ساختاری و مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو بوده است.از یک سو،با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی،دیگر ساختار سنتی اعمال مدیریت در مناطق روستایی قادر به حل مشکلات کنونی نبوده و از دیگرسو،ساختار مدیریت جدید روستایی که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالا است به دلایل متعدد از جمله بومی نشدن و مداخله گسترده دولت و... نتوانسته به طور کامل مشکلات روستاهای امروزی رابرطرف سازد.بنابراین،نظر به اینکه پایداری روستاها نه تنها با حفظ الگوهای مدیریتی بومی در راستای توسعه پایدار و ایجاد نظم وثبات ممکن است،بلکه همزمان،به همراه تغییرات فضایی و مکانی درجهان،ضرورت تغییر ساختاری و الگویی برای رویارویی با تغییرات محیط بیش از حد ضروری به نظر می رسدافتخاری،۱۳۸۸، .۸

Authors

بهرام ایمانی

عضو هیات علمی گروه جغرافیا دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی

کیومرث خداپناه

عضو هیات علمی گروه جغرافیا دانشگاه پیام نور واحد بستان آباد

لیلا قبادی

دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه محقق اردبیلی