رضا میرزائی - استادیار معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
امیرحسین داوری قزلحصار

نماهای شهری به عنوان اولین و خارج یترین پوسته علاوه بر معرفی هویت و شخصیت شهرها، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاهانه بر انسان اثر گذاشته و ادراک ناشی از این تاثیرات عامل رفتارهای انسان در محیط میگردد. در پژوهش حاضر چارچوب نظری بر مبنای نظریات کلی مطرح شده در مبحث پدیدارشناسی ادراک،خصوصا در زمینه معماری و شهری طرح ریزی شدند. محدوده مورد مطالعه (سه شهر میانه اندام محدوده شمال غرب ایران) شامل مهاباد، بوکان و سقز می باشند که در حالت کلی دارای بافت یکنواخت از مشترکات قومی، فرهنگی، اعتقادی و آداب و سنن هستند. ۱۵۴ شرکتکننده شامل۹۴ مرد و ۶۰ زن، به روش نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب گردیدند. روش پژوهش ترکیبی از دو روش پدیدارشناسی تفسیری و نظریه زمینهای است. از روش نظریه زمینهای در مرحله کدگذاری داده ها و استخراج مقوله ها و از روش پدیدارشناسی تفسیری در بخش تفسیر داده ها استفاده شد. نتایج مطالعه، مولفه های موثر بر تجارب ادراکی نماهای شهری را مشخص و در نهایت نمودار مدل ادراک مخاطب از نماهای شهری ارائه شده است که میتواند همچون پارادایمی در طراحی نماهای شهری مورد توجه قرار گیرد.اهداف پژوهش:.۱ تدوین مدل پدیدارشناسی ادراک مخاطب از نماهای شهری..۲پیشنهاد راهکارهایی برای طراحی نماهای شهری برای رسیدن به فضاهای انسانی تر. سوالات پژوهش:.۱مولفه های ذهنی و عینی نماهای شهری که بر ادراک مخاطب موثرند کدامند؟.۲براساس نظریات پدیدارشناسی ادراک، نماهای شهری بر اساس چه الگو یا مدلی در ذهن مخاطب ادراک میگردد؟

نمای شهری، ادراک، پدیدارشناسی تفسیری، نظریه زمینه ای