CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

چگونه گزاره های دینی افاده معنای حقیقی می کنند؟ (بررسی نظرگاه آلستون)

عنوان مقاله: چگونه گزاره های دینی افاده معنای حقیقی می کنند؟ (بررسی نظرگاه آلستون)
شناسه ملی مقاله: JR_KJSB-3-1_003
منتشر شده در در سال 1389
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدعلی عبداللهی - دانشگاه تهران ( پردیس قم)
فاطمه بخشی - دانشگاه تهران ( پردیس قم )

خلاصه مقاله:
چگونه می توان اوصاف بشری را بر موجودی یکسره متمایز یعنی خداوند بار کرد؟ شاید این پرسش، مهمترین پرسشی است که فیلسوفان دین در بحث کاربرد زبان در دین طرح کرده اند. استفاده از زبان بشری برای توصیف خداوند چگونه ممکن است؟ پاسخ سلبی به این پرسش، سر از تعطیل معرفت الهی در می آورد و پاسخ ایجابی، به تشبیه و انسان وار پنداشتن خداوند منتهی می شود. در مقام حل مسئله، فیلسوفان راه حل های متعدد و متکثری طرح کرده اند. بعضی مانند توماس آکویینی قائل به تشابه و بعضی مانند پل تیلیش قائل به نمادگرایی شده اند، بعضی اساسا زبان دین را غیرشناختاری و بعضی دیگر بی معنا تلقی کرده اند. از این میان، آلستون نظرگاهی یکسره متمایز عرضه کرده است. بنابر نظر او می توان از زبان بشری برای توصیف خداوند استفاده کرد، چنین زبانی علاوه بر این که معنادار است به نحو حقیقی نیز به کار می رود. آلستون در توضیح مقصود خود، به نظریه کارکردگرایی متوسل می شود. براساس این نظریه، می توان ویژگی های امکانی و جسمانی مفاهیم و اوصاف متعارف انسانی را کنار نهاده و هسته اصلی معنا را براساس کارکرد مشترک این اوصاف در خدا و انسان، به خدا نیز نسبت داد و از این رو، به نحو معنادار و حقیقی درباره خدا سخن گفت.

کلمات کلیدی:
معناداری, معنای حقیقی, اوصاف و محمول های الهی, اوصاف مشترک, کارکردگرایی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1300089/