عاطفه خزیفی

اصول مشخص کردن رویکرد سنتی درآمد- هزینه برای حسابداری را نمی توان در یک رویداد متمایز ریشه یابی کرد. بنده استدلال می کنم که آنها از نظر زیست شناختی منطقی هستند. قابلیت آنها نتیجه تکامل فرهنگی است، نه طراحی واحد انسانی. این امر دلیل این است که چرا تلاش ها برای حمایت از آنها در برابر رویکرد ترازنامه تائید شده توسط استانداردگرایان با مشکلات شدید مواجه شده اند. تنها حالت دوم به وضوح بر اساس مدل منسجم اقتصاد، یعنی اقتصاد نئوکلاسیک است. بعلاوه استدلال می کنم که پایه محکمی برای تشریح منطقی اصول حسابداری توسعه یافته فرهنگی را می توان در اقتصاد رفتاری یافت. این اصول در راستای رفتار انسانی هستند که در آزمایش های آزمایشگاهی و میدانی متعددی یافت می شوند. به خصوص با توجه به نظریه چشم انداز (نظریه پراسپکت) می توان یک تشابه نزدیک را شناسایی نمود. بنده این مشاهده را بازفرازند بازار از دیدگاه اقتصاد ترکیب می کنم. حسابداری مالی مطابق با رویکرد ترازنامه اطلاعات جدیدی را به فرایند بازار اضافه نمی کند؛ این مطلب را تنها برای اطلاعات سطح شرکتی ارائه شده توسط بازار خلاصه می نماید. در مقابل، رویکرد درآمد- هزینه اطلاعات خصوصی را برای بازار نزد هایک (۱۹۴۵) فراهم می کند. بنابراین مشخص می گردد که رویکرد درآمد- هزینه متناسب با سازمان اقتصاد بازار است.

حسابداری مالی، نظریه چشم انداز، محافظه کاری، ارزش های تاریخی، عقلانیت اکولوژیکی