بررسی جنبه های دراماتیک و نمایشی افسانه ملمداس با رویکرد آنالیز اولیه آناتومی افسانه های مشابه (سیرن، لورلی، روسالکا)

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 663

This Paper With 11 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCTHC01_001

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1400

Abstract:

هدف بشر ابتدایی تنها توجیه پدیده ها نبوده است بلکه او کوشش نموده است تا این توجیه را با آب و رنگ و لطف و زیبایی همراه سازد. او همچنین مایل بوده است تا با به کار بردن استعاره و تخیلی که خود از آن بهره دارد دیگر هم نوعانش را نیز برانگیزد و هوش و استعداد آنان را با ذکر و انتقال حوادث و حقایقی در قالب جمات زیبا و شاعرانه از مقوله ای به مقوله دیگر بیازماید. این تمایل به تدریج به تمثیل ها، ابداع های اخلاقی و معماها منجر شده و بشر برای حل آنها ناچار به اندیشیدن درباره همه چیز و نسبت به هر آنچه که برایش لاینحل است شده است که زیباترین نمود آن اندیشه درباره ی زن است؛ یعنی موجودی که خود یکی از پدیده های زیبای طبیعت است، حتی اگر صورت افسانه داشته باشد. مقاله حاضر به صورت کیفی با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی جنبه های دراماتیک و نمایشی افسانه ملمداس ۱ یکی از افسانه های پر صلابت دریا و خشکی جنوب ایران (هرمزگان) می پردازد. در ابتدا، به مروری بر ادبیات و شناسایی منابع مکتوب افسانه ملمداس پرداخته و سپس به بررسی ماهیت، ریشه شناسی و لغت شناسی این افسانه در فرهنگ های مختلف اشاره می کند. در ادامه،افسانه های مشابه ملمداس را در نقاط مختلف جهان مورد بررسی قرار داده و هر افسانه را به صورت مجزا در ابعاد مختلف فیزیکی، کاربردی، اجتماعی و فرهنگی مقایسه می کند. در پایان هدف از انجام این مقاله بررسی ویژگی های دراماتیک این افسانه هرمزگانی جهت استفاده کاربردی و دراماتیک در عرصه ادبیات نمایشی می باشد. بر این اساس بنا بر روش مطالعات تطبیقی بر روی سه افسانه سیرن ، رولی و رولسکا با ملمداس، این پژوهش در صدد است تا ساخت مایه های بیان تئاتری این افسانه را با بررسی دیدگاه های ارسطو بر فن نمایشنامه نویسی نمایان سازد، و از لحاظ ریخت شناسی قصه، با توجه به دیدگاه های شکل گرایان روسی و پراپ، به جزییات ظریف تر و دقیق تری از موضوع بپردازد.

Authors

علیرضا داوری

دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی موسسه آموزش عالی هنر شیراز