محمدجواد یوسفیان - کارشناس ارشد حسابداری
بهداد خوئینی - استادیار دانشگاه آموزش عالی پرندک

بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت ها یا اوراق قرضهدولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام میشود. بورس اوراق بهادار، از سویی مرکزجمع آوری پساندازها و نقدینگی بخش خصوصی به منظور تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری بلندمدت است. یکی از کانالهای اصلی تاثیر گذاری سیاست های مالی بر رشد اقتصادی از طریق اثر آن بر سرمایه گذاری خصوصی است. در این میان،اغلب مطالبات مربوط به اثر مخارج دولت بر سرمایه گذاری بخش خصوصی است به عبارت دیگر، منابع درآمدی دولت نظیرمالیات ها و یا فروش مواد اولیه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.در این راستا هدف اصلی از این تحقیق بررسی رابطه بینساختار سهام داران و سیاست مالی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران است که در این پژوهش به بررسی آن میپردازیم. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع کاربردی، نوع داده ها کمی و نحوه اجرای آن پیمایشی می باشد.همچنین به منظور انجام پژوهش و آزمون فرضیات ابتدا از آمارهای توصیفی به منظور کسب اطلاعات دموگرافیک از نمونهآماری، سپس با استفاده از آزمون های همبستگی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و همچنین آزمون رگرسیونی استفاده میشود لازم به ذکر است که آزمون های نام برده شده با توجه به فرضیات موجود در این مطالعه می باشد. نتایج پژوهش بیانگرآن است که بین میزان مالکیت نهادی و نقدشوندگی سهام رابطه مثبت و معنی دار و بین تمرکز مالکیت و نقدشوندگی سهام رابطه منفی معنی داری وجود دارد. این پژوهش با پژوهش ما به لحاظ رابطه تمرکز مالکیت و حجم مبادلات و نقد شوندگی با سیاست مالی شرکتها که تاثیر آن را نشان می دهد بطوریکه در پژوهش ما کمترین تاثیر را دارد و با پژوهش اشاره شده مغایرت دارد و هم سو نمی باشد.

سهام، بورس اوراق بهادار، سیاست های مالی، مالکیت نهادی