خوانش پذیری آثار اردشیر محصص بر اساس نظریه ی گشتالت

مکتب روانشناسی گشتالت دراوایل سده ی بیستم شکل گرفت وخود را در ردیف مکاتب مهم روانشناسی قرار داد.مکتب گشتالت بهدلیل ارتباطی که با فرایند ادراک بصری دارد توجه هنرمندان را به خود جلب کرد. در طول سال ها بشر راه های زیادی را برای درکبهتر هنر ،مورد بررسی قرار داده است .یکی از این راه ها تفسیر آثار هنری بر اساس اصول گشتالت است. گشتالت از اصولی برخوردا راست که بر پایه ی ادراک بصری ،زمینه ای برای هنرمند فراهم می کند تا با خودآگاهی در خلق اثر و استفاده از ترفندهای بصری کهبه صورت فطری در ذهن مخاطب وجود داردآنهارا نسبت به اثر هنر ی خود شگفت زده کند. درآثار اردشیرمحصص محتوا دارای اهمیتبسزایی است.حال پرسش این است که آیا می توان براساس نظریه گشتالت، کاریکاتورهای اردشیر را موردخوانش قرار داد؟ و چنانچه،پاسخ مثبت است، در ارتباط با ویژگی های بصری این آثار در انتها چه نتایجی حاصل خواهد شد ؟هدف ما دراین پژوهش، برقراریجنب های کاربردی میان نظریه گشتالت و هنر، به خصوص در زمینه کاریکاتور می باشد. با دانستن این مهم دیگرآثار اردشیرمحصصکه گاها فاقد اندام یا دارای جابه جایی اندام هستند نامنظم به نظر نمی آیند.این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده واطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. مقاله حاضر که با هدف آشنایی با جنبه های کاربردی نظریه گشتالت درهنر و به طور خاص انجام شد و نتیجه ی این پژوهش نشان میدهد نحوه سازمان دهی فرم ها و پیکرها درآثار اردشیر محصص،مطابق با چهار مورد از اصول گشتالت شامل قانون مشابهت، قانون مجاورت، قانون تداوم، وقانون یکپارچگی، قابل مطالعه و ارزیابیاست و استفاده از هرکدام از این اصول، موجب شکل گیری ادراک بصری می شود.

Keywords:

هنر , اردشیر محصص , گشتالت , کاریکاتور