سیده سمیه هاشمی زاده آل هاشم - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روانشناسی عمومی. دانشگاه غیرانتفاعی علامه فیض کاشانی

زمینه و هدف: حضور یک کودک مبتلا به نواقص هوشی و حسی ضمن نیاز به مراقبت و خدمات آموزشی، شرایط روانی و عاطفی جدیدی را برای سایر اعضا خانوده شکل میدهد. از اینرو هدف از انجام پژوهش مقایسه ی احساس دل زدگی زناشویی در مادران با و بدون دانش آموزان مبتلا به ناتوانی هوشی و نقص شنیداری در شهرتهران بود. روش بررسی: جامعه پژوهش حاضر را کلیه مادران با و بدون دانش آموزان ناتوان هوشی و نقص شنیداری در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۹۹ که در مدارس استثنایی و آموزش عادی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند، تشکیل میدادند. نمونه پژوهش شامل ۸۸ نفر از مادران ۳۰) نفر مادران دانش آموزان مبتلا به ناتوانی هوشی، ۲۸ نفر مادران دانش آموزان مبتلا به نقص شنیداری و ۳۰ نفر از مادران دانش آموزان غیر مبتلا)که برای گروه مادران با نیازهای ویژه از نمونه گیری در دسترس و برای مادران دانش آموزان غیر مبتلا از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دل زدگی زناشویی Pines استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین احساس دلزدگی زناشویی در مادران با و بدون دانش آموز با نیازهای ویژه تفاوت معنادار وجود دارد((p<۰/۰۵، و از این بین مادران دانش آموزان ناتوان هوشی بیشترین دلزدگی زناشویی و بعد از آن مادران دانش آموزان با نقص شنیداری دلزدگی زناشویی بیشتری نسبت به مادران دانش آموزان غیر مبتلا داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته پژوهش حاضر همواره انجام اقدامات آموزشی، درمانی و حمایتی برای خانواده های با دانش آموزان با نیازهای ویژه ضرورت می یابد و این حمایتها میتواند در قالب خدمات خانواده درمانی نیز ارائه گردد.

دل زدگی زناشویی، ناتوانی هوشی، نقص شنیداری.