خوانش نشانه شناسانه نقش شیر و گل نیلوفرآبی در تمدن هخامنشیان با نظریه فردینان دوسوسور (نمونه موردی: بازوبند و عصای سلطنتی زرین)

یکی از پرکاربردترین رویکرد برای بیان سمبلها و کنکاش نقوش آثار باستانی نشانه شناسی است که در این پژوهش از نظریه های فردینان دو سوسور در سه وجه دال و مدلول، لانگ و پارول، همنشینی و جانشینی و تحلیل رمزگان سعی در مطالعه نقش مایه های عصا و بازوبند زرین تمدن هخامنشیان میشود. هدف از این بررسی، تعقیب نشانه شناسانه عناصر تصویری گل نیلوفرآبی و شیر در عناصر تزیینی زرین هخامنشی و عناصر همنشینی ساختار آنها در دوگانگی های سوسور کنکاش میشود. سوالی که در این پژوهش طرح میشود این است که نظریه های فردینان دو سوسور در باب نشانه شناختی تا چه میزان در تعبیر و تفسیر تصاویر زرین هخامنشیان به صورت یک نظام قراردادی مفهومی به کار گرفته میشوند؟ اهمیت این پژوهش در مطالعه نشانه شناسی تغییر معناهای یک متن است که، با نظریه های سوسور بر روی نقوش میتوان فرآیند درک معانی نقشها را کنکاش و مفهوم عمیق آن را در دل تاریخ و تمدن باستان تحلیل کرد. روش پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی است و گردآوری مطالب آن کتابخانه ای میباشد. جمع آوری اطلاعات توسط اسناد تاریخی، کتابها، مقالات و موزه ها به دست آمده است. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل شده، با توجه به تحلیل نشانه شناسی سوسور نقش پرکاربرد شیر که نماد قدرت، عدالت، دلیری و دوری از ارواح بوده در کنار گل نیلوفرآبی با سمبل های زایش و باروری، برکت، صلح و دوستی با دگرگونیهای فرمی متعدد در عصا و بازوبند زرین تکرار شده اند. این دو سمبل بیش از هر چیزی در آثار زرین، ظروف، حجم پردازیها و منسوجات تمدن ایران به چشم می آیند.

Keywords:

نشانه شناسی سوسور , تمدن هخامنشیان , بازوبند و عصای زرین