عرفان و تمدن؛ کاوشی در مشارکت سیاسی عرفا و متصوفه با تکیه بر نقد قدرت
عنوان مقاله: عرفان و تمدن؛ کاوشی در مشارکت سیاسی عرفا و متصوفه با تکیه بر نقد قدرت
شناسه ملی مقاله: JR_IAUZ-18-70_006
منتشر شده در در سال 1400
شناسه ملی مقاله: JR_IAUZ-18-70_006
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:
محمد نصیری - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
باقر مختاری - دانش آموخته دکتری مدرسی معارف اسلامی گرایش تاریخ تمدن اسلامی، دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، نویسنده مسئول: bagher.mokhtri@ut.ac.ir
رمضان رضایی - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
علیرضا خواجه گیر - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
سید محمدرضا موسوی فراز - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران.
خلاصه مقاله:
محمد نصیری - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
باقر مختاری - دانش آموخته دکتری مدرسی معارف اسلامی گرایش تاریخ تمدن اسلامی، دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، نویسنده مسئول: bagher.mokhtri@ut.ac.ir
رمضان رضایی - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
علیرضا خواجه گیر - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
سید محمدرضا موسوی فراز - استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی، دانشگاه تهران، تهران.
به رغم وجود برخی گزارش ها در خصوص دوری نهاد عرفان و تصوف از سیاست از یک سو و وجود برخی گزارشها بر مدیحه گویی عارفان و صوفیان نسبت به حکومت و قدرت از دیگر سو و تعمیم این دو از سوی برخی به میراث اصلی این جریان، بهنظرمیرسد کنشگری فعال متصوفه در شئون مختلف اجتماعی و تازیدن آن ها به حکومت و نقد قدرت، افق های جدیدی از میراث تصوف و نقش تمدنی آنها را پیشنهد. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحلیل پیام، سعی دارد از خلال گزاره های تاریخی و ادبی ، نقش آفرینی صوفیان صافی ضمیر را در بطن رخدادهای سیاسی موردبررسی و تحلیل قراردهد. بهنظرمیرسد، عارفان به عنوان قشری تاثیرگذار و در برخی مقاطع رهبران معنوی جامعه بهلحاظ روش و ابزار، پیام خود را، مستقیم، غیرمستقیم، شفاهی و مکتوب و در قالبهای دیگر به ارکان قدرت رساندهاند چنان که بهلحاظ مخاطبان نقد، خلفا، پادشاهان وزرا، امرای محلی، حکومت گرانی اند که موردنقد عرفا بوده اند. بهلحاظ محتوای نقد نیز عارفان در قلمروهایی چند ازجمله استبداد، بی عدالتی، ظلم و ستم صاحبان قدرت، گماردن افراد نالایق به پست های حکومتی، زبان به انتقاد گشوده اند، واقعیتی که از دستاوردهای آن، اثبات حضور اخلاق ، شریعت و عرفان در سیاست و نقشآفرینی عرفا در نظام سیاسی تمدن اسلامی بودهاست.
کلمات کلیدی: مشارکت سیاسی, نقد قدرت, تصوف, عرفان, تمدن اسلامی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1351207/