آرش آریافرد - کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، چالوس، ایران

بدیهی است با ظهور جنبش بزه دیده شناسی، خدمات رسانی به بزه دیده وحمایت از او در راس برنامه هایمتصدیان عدالت کیفری قرار می گیرد و پیشگیری از جرم و مباحث مطروحه در آن از دیدگاه جرم شناسی،مبتنی برتدابیری است که به موجب آنها بتوان از وقوع جرم در آینده جلوگیری کرد، در حالی که علمپیشگیری از جرم همیشه از جمله مباحث بسیار مهم و رایجی بوده که هیگاه مورد بی اعتنایی و فراموشیجرم شناسان، جامعه شناسان، روانشناسان و به طور کلی علم سیاست جنایی و جامعه شناسی جنایی قرارنخواهد گرفت. چرا که علم مجازات یا کیفرشناسی، بیشتر به درمان بزهکاران و پیشگیری از تکرار جرممی پردازد و در واقع سیاست جنایی تلاش می کند برحسب داده های فلسفی و علمی و طبق مقتضیاتتاریخی به تدوین نظریه های کیفری و پیشگیرنده جرائم که در عمل مفید واقع گردد بپردازد و در عین حالهم علم است و هم هنر که در پرتو داده های جرم شناسی بهترین قواعد مثبت را بررسی می کند. با وجوداین همه تدابیر و اقداماتی که به ذهن بشر برای تقابل و رویارویی باجرم خطور کرده و توفیق دستیابی بهعلم پیشگیری از جرم به هیچ وجهی رشد جرائم و انحرافات که همواره نسبت به میزان اقداماتپیشگیرانه که بیشتر از نوع مجازات بوده، را مورد انکار قرار داد. با این حال رویکرد سیاست جنایی مبتنیبر کاهش جرم از طریق پایش اجتماع در حوزه جرم و جرم پروری و مسائل جانبی آن و تاثیر آن بر بزهدیده شناسی بوده در این پژوهش به صورت تحلیلی- توصیفی مود بحث قرار گرفته است.

جامعه جرم پرور، جرم، بزه دیدگی، جامعه جرم خیز، جرم شناسی