CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

مرگ خدا و پیامدهای آن در فلسفه نیچه

عنوان مقاله: مرگ خدا و پیامدهای آن در فلسفه نیچه
شناسه ملی مقاله: JR_PHILOR-3-2_001
منتشر شده در در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

هدایت علوی تبار - استادیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
سیده آزاده امامی - کارشناس ارشد، فلسفه دین، دانشگاه علامه طباطبائی

خلاصه مقاله:
خدا و انگاره های هم بسته با او، در فلسفه ورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلال های مرسوم فلسفی نمی شود و شیوه دیگری برمی گزیند. شیوه ای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانه ای است که در آن می زید، نه صرفا براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان او در این حوزه به ویژه با طرح ایده «مرگ خدا»، جنجال برانگیز بوده و مجالی برای ظهور تفسیرهایی گوناگون و بعضا متعارض شده است. ایده ای که در منظومه آموزه های او هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. به نحوی که دیگر آموزه های اساسی او نظیر نیهیلیسم و ابرانسان، کاملا در ربط و نسبت با آن، یعنی ایده «مرگ خدا»، سامان یافته است. در این جستار برآنیم به قدر امکان موضع نیچه درباره انگاره خدا را شرح دهیم، و دغدغه ها و دلواپسی های او را پس از واقعه ای که آن را «مرگ خدا» می نامد، برشمریم.

کلمات کلیدی:
خدا, مرگ خدا, نیست انگاری, ابرانسان, معنای زندگی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1362896/