«آگاهی تاریخی» به مثابه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی؛ (ملاحظاتی در نقد گادامر بر موضع دیلتای در باب عینیگرایی)
عنوان مقاله: «آگاهی تاریخی» به مثابه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی؛ (ملاحظاتی در نقد گادامر بر موضع دیلتای در باب عینیگرایی)
شناسه ملی مقاله: JR_MTOD-27-108_005
منتشر شده در در سال 1400
شناسه ملی مقاله: JR_MTOD-27-108_005
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:
علی فتحی - گروه فسلفه پردیس فارابی دانشگاه تهران
خلاصه مقاله:
علی فتحی - گروه فسلفه پردیس فارابی دانشگاه تهران
دیلتای کوشیده است «نقد عقل محض» کانت را به «نقد عقل تاریخی» در عرصه علوم انسانی تبدیل کند تا از قبل این رهیافت خاص، هم شان مستقلی برای علوم انسانی تدارک و هم معنای جدیدی از ابژکتیویته را در این ساحت آشکار کند. گادامر با نقدهای خویش او را ملامت کرده و مدعی شده است دیلتای در دام ابژکتیو علمی افتاده و با سنت نوکانتی که در عصر او جریان غالب و شایع بوده، ناخودآگاه همراهی کرده است؛ نیز اینکه دیلتای با وجود تفکر تاریخی، در نظام فکری خویش به همه لوازم و نتایج این تفکر وفادار نبوده است. در این جستار برای اینکه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی را در نظرگاه دیلتای نشان دهیم، از تناظر میان سهگانه «تاریخ» «جهان زیسته» و«هرمنوتیک» سخن گفتهایم. ادعا این است که تاریخ، بنیاد زیستجهان و بالمآل بنیاد هرمنوتیک است، که به موجب نسبتهای انسان در این عرصه، حیات تاریخی او رقم میخورد، «تاریخ» همان «زیستجهان» است در مقام فروبستگی و «زیستجهان» همان «تاریخ» است در ساحت انفتاح و گشودگی؛ «هرمنوتیک» نیز به مثابه منطق این نسبت و دانشی است که این دو ساحت را از مقام «اجمال و حضور» به مقام «تفصیل و حصول» درآورده است. البته در سایه چنین نگاهی آنچه ضامن عینیت و شان ابژکتیو علوم (انسانی) میشود نه انسان است، نه زیستجهان و نه تاریخ؛ بلکه کل این فرایند و جریان آگاهی است که از آن میتوان به «آگاهی تاریخی» یاد کرد.
کلمات کلیدی: دیلتای, تاریخ, آگاهی تاریخی, زیستجهان, هرمنوتیک, علوم انسانی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1367567/