بررسی انواع عشق بر اساس دیدگاه نزار قبانی و رابرت استرنبرگ

عشق یکی از مضامین مهم شعری است و از انجا که از احساسات انسان سرچشمه می گیرد عامل پیونددهنده ی میان انسان هاست. عشق در واقع کهن ترین و در عین حال پیچیده ترین مضمون ادبیات درمیان ملت هاست.در کلام شاعران و نویسندگان تاکید زیادی بر عشق زمینی و اسمانی شده است به گونه ای که گاهیپرداختن به ان محملی برای داشتن لقب شاعر زن و عشق شده است. عشق یکی از مضامین اصلی نزار قبانی است. *بلقیس* از جمله زنانی است که در زندگی نزار قبانی تاثیر بسیار زیادی داشته است و همچنین در اثار نزار قبانی عشق به معشوق از عشق به مردم برجسته تر دیده میشود.رابرت استرنبرگ نیز از جمله نویسندگانی است که عشق را بسیار ستایش میکند و یکی از عناصر اصلیهستی میداند تخصص استرنبرگ نیز همانند نزار قبانی بیشتر در مباحث عاشقانه است که خیال بیهمتای خود را در زیباترین تشبیهات و واژگان می پیچد و گنجینه ای از زیبایی را به دست خواننده میرساند. در این مقاله سعی شده است مضامین عاشقانه شاعر تغزلی معاصر (نزارقبانی) و نویسنده تغزلی معاصر(رابرت استرنبرگ) مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی ها و انواع عشق و خصوصیت هایشان را مورد بررسیقرار دهد.

Keywords:

عشق , نزارقبانی , رابرت استرنبرگ