بررسی داستان کوتاه «بوتیمار» بهناز علیپور گسکری از منظر مبحث سایه در روانشناسی یونگی

مجموعه داستان «بماند» به قلم بهناز علی پور گسکری حاوی ۹ داستان کوتاه است که در سال ۱۳۸۸ برای اولین منتشر شد و در سال ۱۳۹۱ نامزد بخش مجموعه داستان جایزه ادبی هوشنگ گلشیری شد. داستان «بوتیمار» یکی از داستان های این مجموعه است. «بوتیمار» داستانی است واقع گرا با درون مایه عرفانی- روانشناختی، داستان درباره زنی ایرانی به نام دیبا بزمه است هک در اوایل تابستان به دعوت پروفسور ناندو، استاد ادبیات فارسی دانشگاه پنجاب شهر چندیگر هندوستان، برای شرکت در سمینار سالانه ادبیات فارسی به آن جا می رود. او بعد از گفتگوی کوتاهی با پروفسور در محل دانشگاه، در محل مهمان سرای دانشگاه اقامت می گزیند. سپس برای دیدن همسر پروفسور، هانی، که او هم استاد دانشگاه و استاد درس تاریخ است، به خانه ا و و پروفسور می رود و پس از آن نیز با زنی از همکاران پروفسور به نام لیک که ظاهرا دوستش هم هست آشنا می شود و در این آشنایی حضور مسائل و عواطف پنهان و نیز حرفه های ناگفته را در رابطه این سه نفر حس می کند و با واکنش هانی نیز طنش تقویت می شود. در پایان داستان، دیبا، ساکت و ناراحت به محل اقامتش بر می گردد و روی تخت دراز می کشد و روان شناسی یونگی با توجه به مفهوم «سایه» در این روان شناسی مورد بررسی قرار دهد. در پایان، این پژوهش نشانگر آن ا ست که بی اعنایی به نیروهای سایه روان، پیامدهای سنگینی دارد که بازتابش را به خوبی می توان در روابط بین فردی مشاهده نمود.

Keywords:

داستان بوتیمار , سایه , روان شناسی یونگی