جاودانگی عشق از منظر ادبیات تطبیقی و جامعه شناسی در اشعار نزار قبابی و میرزا حسین کریمی مراغه ای

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 234

This Paper With 37 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF07_098

تاریخ نمایه سازی: 19 دی 1400

Abstract:

عشق به زن از متعالی ترین احساس مشترک روح انسان هاست که به عنوان یکی از مضامین جاویدان شعریدر ادبیات تمام ملل جهان و در همیشه ی روزگاران حضور داشته است . نمیتوان ادبیات و شعر را بدونحضور زن تصور کرد چرا که اگر این مضمون والا از شعر و ادبیات کنار گذاشته شد چیزی جز توصیف وتحلیل های صرف تاریخی و اجتماعی و سیاسی و عامیانه چیز دیگری از ادبیات بر جا نمی ماند . شاعری رانمی توان پیدا کرد که در اشعار خود به نحوی به بحث زن نپرداخته باشد و در مورد عشق زن قلم سرایینکرده باشد. هر چند کیفیت و کمیت پرداخت شاعران به زن و عشق او متفاوت بوده ولی در کل مقوله یزن در هر زمان و تاریخ یکی از مباحث اصلی شعر شاعران بوده است . در این مقاله خصوصیات و ویژگیهای بارز زن در اشعار نزار قبانی نامی ترین و پرنفوذ ترین شاعر معاصر عرب و میرزا حسین کریمی مراغه ایاز بزرگترین شعرای معاصر ایران زمین به تصویر کشیده شده است . با بررسی تطبیقی و مقایسه ای این دوشاعر تفاوت و شباهت و کیفیت و کمیت های اشعار آن به دید افکار عمومی از سلایق مختلف گذاشته شدهاست. این مطالعه و مقایسه به روش تطبیقی و به شیوه اسنادی کتابخانه ای انجام شده است و شعر هایاین دو شاعر بزرگ ایرانی و سوری در موردعشق و زن مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و به جایگاه وخواستگاه و علل و عوامل پیدایش آن اشاره شده است.میرزا حسین کریمی مراغه ای بزرگ شاعر معاصرمی باشد. بخشی مهم از میراث شعری او را تغنیات، غزل ها واشعار عاشقانه و طنز اجتماعی برمی سازد.پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه مضامین عاشقانه و توجه به معشوق زمینی دراشعار این دوشاعر پرداخته ابتدا به ارایه تعریفی مختصر از عشق و همچنین مختصری از زندگینامه میرزا حسین کریمی مراغهو نزار قبانی پرداخته و در ادامه مضامین مشترک در شعر دو شاعر را با ارایه نمونه های شعری بررسی کرده است.این پژوهش مینمایاند که میان دیدگاه دو شاعر نسبت به معشوق زمینی تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد. هردو شاعر عشق را سرنوشتی محتوم میدانند و نسبت به معشوق زمینی نظری ایجابی دارند.کریمی مراغه ای و نزار قبانی از چهره های شاخص شاعران نوستالژیک ادبیات معاصرند که بنا بر ضرورت ونیاز جامعه ای که در آن زیسته اند، به سرودن اشعار عاشقانه پرداخته اند. عشق در اشعار این دو شاعر از سطحمحدود عواطف دو انسان نسبت به هم فراتر رفته و به عقیده ای مستحکم برای نجات بشریت از غم و اندوه ها وساختن مدینه فاضله بدل گشته و در حقیقت، جوهره حقیقی نجات انسان و انسانیت شده است. این دو شاعر بینوجدان و عشق فردی و جمعی خویش پیوند برقرار کرده اند که این مهم در اشعار نزار قبانی بارزتر است. از اینرو، در عاشقانه هایشان از عشق به وطن، آزادی و انسانیت سخن گفته اند که نگرش رمانتیک و در عین حال،واقع گرایانه آن ها با زبان نرم و زلال شعریشان بر اثر گذاری این اشعار در بین مخاطبین می افزاید. از این رو، درعاشقانه هایشان از عشق به وطن، آزادی و انسانیت سخن گفته اند که نگرش رمانتیک و در عین حال، واقعگرایانه آن ها با زبان نرم و زلال شعریشان بر اثر گذاری این اشعار در بین مخاطبین می افزاید. تاکید اغلبشاعران بر مفهوم عشق با وجود همه ناکامی ها و سختی ها از آن روی بوده که عشق و محبت در سامان دهیجامعه آرمانی و ایجاد سلامت روانی جامعه موثر است باتوجه به این مهم این جستار در پی آن است تا با روشتوصیفی تحلیلی به بررسی شاخصه های عشق در اشعار این دو شاعر پرداخته و گوشه ای از افکار و تلاش هایاین دو ادیب را در جهت تعالی جامعه شان بازگو کند.در ادبیات معاصر ایران و عرب در شاخه شعر غنایی، کریمی مراغه ای و نزار قبانی دو شاعر مطرح و نام آشنا بهشمار می روند. عشق،کهن ترین و در عین حال، پیچیده ترین مضمون ادبیات غنایی، در شعر این دو شاعرنمودی عینی دارد .نزار قبانی،شاعر زن و شراب، نگاه سنتی و مدرن را در مورد زن و عشق با هم تلفیق کرده وتصویری جدید از معشوقه ارایه داده است، تصویری که هدف غایی آن تلطیف نگاه مردسالار جامعه عربنسبت به زن است.زبان شعر او نیز بسیار لطیف و عام فهم است، به گونه ای که جامعه در شکل های مختلف بهخوبی با آن ارتباط برقرار کرده است.در شعرمیرزا حسین کریمی مراغه ای اگر چه معشوق به اندازه شعر نزارقبانی حضور و نمود ندارد، اما آمیزش نگاه سنتی و مدرن به خوبی نمایان است.سیمین بهبهانی از یک سو پایبندبه جریان شعر غنایی سنتی است.بر این اساس، در شعر او معشوق هنوز تیپیک و کلیشه ای است. از سوی دیگر،شخصیت زن به فراتر از مرزهای تن ارتقا یافته است. زبان سهل ممتنع کریمی مراغه ای از دیگر مواردی استکه باعث شباهت ویژگی های شعر وی با نزار قبانی می گردد. این مقاله می کوشد مضامین عاشقانه را در دواشعار شاعر تغزلی معاصر مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی های عشق و معشوق را در آثار آن ها مقایسه کند.

Keywords:

ادبیات تطبیقی , میرزا حسین کریمی مراغه ای , نزار قبانی , عشق , معشوق , شعر

Authors

محسن دولتی

دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خدابنده

سکینه بهادرشجاعی

دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان