CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

؛«چشم» در اصطلاحات عامیانه فارسی: رویکردی شناختی

عنوان مقاله: ؛«چشم» در اصطلاحات عامیانه فارسی: رویکردی شناختی
شناسه ملی مقاله: MTCONF07_139
منتشر شده در هفتمین همایش ملی پژوهش های نوین در حوزه زبان و ادبیات ایران در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

ساسان ملکی - استادیار زبان شناسی همگانی، گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ملایر، ملایر
غیاث الدین علیزاده - استادیار زبان و ادبیات انگلیسی،گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ملایر، ملایر

خلاصه مقاله:
این مقاله به بررسی و تبیین سازوکارهای شناختی مرتبط با واژه «چشم» در اصطلاحات عامیانه زبان فارسی می پردازد. پیکره مورداستفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، شواهدی هستند که نجفی (۱۳۸۷) برای اصطلاحات دارای واژه «چشم» آورده است. مبانینظری مورد استفاده در این مقاله، مبتنی بر نظرات لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) و کووچش و سابو (۱۹۹۶) است. بررسی ها نشان داد که «چشم» بهعنوان یک قلمرو عینی در اصطلاحات عامیانه زبان فارسی، به مفهوم سازی «طمع»، «حسادت»، «گرامی بودن»، «جذابیت»، «پذیرش»، «انتظار و امید»، «مناعت طبع»، «ترس» و «مسئولیت» در قالب اصطلاحات مبتنی بر استعاره می پردازد و مفاهیمی چون «دیدن»، «تاریکی»، «مرگ»، «خواب»، «انتظار»، «زمان»، «مراقبت»، «سوء استفاده»، «شرمساری» و «ناراحتی» به واسطه دانش متعارف انگیخته می شوند. «چشم» از منظر مجاز، تنها به صورت علاقه سببیت در شواهد مشاهده گردید. اینکه اصطلاحات، چه در قالب استعاره و چه دانش متعارف، به جنبههایی متفاوت از یک مفهوم کلی میپردازند، نشانگر تصویرگونگی کمیت است و چندمعنایی در اصطلاحات، حاکی از رعایت اصل اقتصاد زبانی است.

کلمات کلیدی:
اصطلاحات، استعاره، مجاز، دانش متعارف، تصویرگونگی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1371456/