نصیبه تاری - استاد مدعو دانشگاه فرهنگیان
سیدامین شانه دشتی - مدیریت آموزش و پرورش شهرستان شهریار

هدف پژوهش بررسی فلسفه فناوری اطلاعات در تربیت نیروی انسانی از دیدگاه نظریه پردازان معاصر انتقادی تعلیم وتربیت باتاکید بر برنامه درسی پنهان است. روش مورد استفاده دراین پژوهش تحلیل تطبیقی و قیاس عملی است. براساس یافته هایپژوهش، ماهیت فناوری اطلاعات از دیدگاه نظریه پردازان انتقادی خنثی نبوده، بلکه دارای ماهیت هنجارین است، به گونه ایکه نظریه پردازان بازتولید بر نقد سیاسی اقتصادی فناوری اطلاعات تاکید دارند ولی نگاه نظریه پردازان مقاومت بر نقد جامعهشناسانه فناوری اطلاعات است آنها معتقدند نظریه پردازان بازتولید بر نقش اساسی انسان در ایجاد تحول وتغییر در نظامآموزشی توجهی نداشته اند درحالی که منطق مقاومت بر بینش انتقادی است لذا ،منکر اثرات مثبت فناوری ها در نظام آموزشینیستند بلکه معتقدنداگر در به کاربردن فناوری ها فقط محدود به چگونگی بهره گیری از آنها شویم منطق فنی نظام تربیتی رادر بر می گیرد و رفتار وعمل فراگیران قلمرو تعلیم وتربیت رنگ وبوی فناورانه به خود می گیرد. از نگاه فلاسفه انتقادی آنچهموجب نگرانی است این است که انسان تحت سلطه پنهان آن قرار گیرد . زیرافناوری ها در بردارنده شکلی از اندیشه هستندکه نگرش فرد را در برابر جهان ،جهت می دهند.همچنین فناوری های نوین نه تفکر ودانش است ونه ابزاری برای ارزشیابیدانش، بلکه شکل دیگری از رفتار انسانی است که می تواند توسط او مورد انتقاد قرار گیرد.در نتیجه با ورود فناوری اطلاعاتبه آموزش، رسالت معلمان ،یعنی تشویق دانش آموزان به تفکر همچنان بایستی باقی بماند. در نتیجه گیری برخی تلویح هایکاربردی چون الف- گنجاندن سواد انتقادی –اجتماعی در برنامه درسی .ب-باز اندیشی نقش معلم از متخصص به روشنفکرمتخصص توصیه شده است.

فناوری اطلاعات، نظریه انتقادی، آموزش وپرورش