دانش آسیب دیده ما: درآمدی بر چالش کارآمدی علوم انسانی

Publish Year: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 108

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KSIU-17-54_003

تاریخ نمایه سازی: 28 دی 1400

Abstract:

هدف: پژوهش حاضر ضمن تبیین مولفه های دانش و اطلاعات، چالش کارامدی در علوم انسانی را مورد واکاوی قرار داده است. پیشرفتهای روزافزون انسان در عصر مدرن، منیت انسان مدرن را بر پایه باورهای اومانیستی و پسااومانیستی تا به حدی پیش برده که ساختار اجتماع و فرهنگ را حول باورهای مدرن و پست مدرن قرار داده است. با بروز روش تجربی و علمی، در معنای اصلی دانش تغییراتی رخ داد و دانش یک چارچوب علوم طبیعی و تجربی به خود گرفت و هر گونه حالت غایت گرایانه از آن برداشته شد و آموزه «دانش برای دانش» تغییر کرد، به طوری که ملاک تعیین دانش "کارآمدی" شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که علوم مهندسی و پایه، در مرکز توجه قرار دارند و علوم انسانی در حاشیه اند. به عبارت دیگر؛ دانش باید به توانایی منجر شود و گر نه، اطلاق «دانش» بر آن، اشتباه است. نتیجه گیری: در جوامعی که معیار «کاربردپذیری» بر قلمروی «دانش علمی» آن حاکمیت یافته، سوال «آیا حقیقی است؟» به «چه فایده ای دارد؟» و «آیا کارامد است؟» تقلیل می یابد. لذا نظام آموزش عالی کشور باید دانشجویان را در همه ابعاد وجودی پرورش دهد. رشته ها ی علوم انسانی کمک می کنند که انسان، فرهنگ خود را درک و جایگاه خود را در جهان تعیین کند و نیروی تعقل را در جهت زندگی هوشمندانه اعتلا بخشد. به همین دلیل، مطالعات علوم انسانی باید اولویت داشته باشد.