شناسایی عناصر سازنده متن در داستان «قضیه داستان باستانی یا رومان تاریخی»
عنوان مقاله: شناسایی عناصر سازنده متن در داستان «قضیه داستان باستانی یا رومان تاریخی»
شناسه ملی مقاله: JR_JLW-9-4_006
منتشر شده در در سال 1400
شناسه ملی مقاله: JR_JLW-9-4_006
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:
بهناز وهابیان - دانشجوی دکتری زبان شناسی، گروه آموزش زبان انگلیسی و زبان شناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
مسعود دهقان - استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
ابراهیم بدخشان - دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
اکرم کرانی - استادیار گروه آموزش زبان انگلیسی و زبان شناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
خلاصه مقاله:
بهناز وهابیان - دانشجوی دکتری زبان شناسی، گروه آموزش زبان انگلیسی و زبان شناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
مسعود دهقان - استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
ابراهیم بدخشان - دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
اکرم کرانی - استادیار گروه آموزش زبان انگلیسی و زبان شناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عناصر جهانهای متن در داستان «قضیه داستان باستانی یا رومان تاریخی»، اثر هدایت، بوده که اثری هدفمند در راستای توصیف وضعیت اسفناک جامعه موجود است. این جستار با اتخاذ چارچوب انگاره جهانهای متن ورث (۱۹۹۹) در تلاش است که عناصر سازنده جهان های متن را در داستان مذکور شناسایی و آنها را بر اساس لایههای سهگانه معنایی جهان گفتمان، جهان متن و جهانهای زیرشمول در این انگاره واکاوی نماید. بررسیها نشان داد که نویسنده از عنصر «زمان» برای ایجاد تعلیق در داستان استفاده کرده و مدام داستان را در زمانهای متفاوت به جریان میاندازد تا مخاطب خود را در تعلیق نگهدارد. این در حالی است که شخصیتها، مکانها و اشیاء کاملا مشخص هستند و تعلیقی در آنها دیده نمیشود. نتایج نشان داد که گزارههای نقشگستر بهکاررفته در جهان متن این داستان عموما توصیفی اند، زیرا نویسنده باید برای القای تصویر، توصیف کند و خواننده نیز برای برقراری ارتباط با داستان باید تصویرسازی کند. همچنین، از نظر جهانهای زیرشمول نیز در این داستان، اشاره مکانی چندان پررنگ نیست و در عوض نویسنده بیشتر بر زمان تاکید دارد. یافتهها نشان داد که با بهرهگیری از انگاره جهانهای متن میتوان به ابعاد و لایههای پنهان داستان دست یافت.
کلمات کلیدی: رویکرد شناختی, جهان گفتمان, عناصر جهان ساز, گزاره های نقش گستر, جهان های زیرشمول
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1381896/