CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی تجارب نخستین فارغ التحصیلان دانشکده های معماری از منظر نظام آموزش معماری آکادمیک در ایران (تجربه قبل از انقلاب) (نمونه موردی : دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت)

عنوان مقاله: بررسی تجارب نخستین فارغ التحصیلان دانشکده های معماری از منظر نظام آموزش معماری آکادمیک در ایران (تجربه قبل از انقلاب) (نمونه موردی : دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت)
شناسه ملی مقاله: ICACU01_1089
منتشر شده در کنفرانس ملی معماری، عمران، شهرسازی و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

سیده زهرا اکبرزاده میری - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه خیام
رضا میرزایی - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
جعفر اعرابی - مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد

خلاصه مقاله:
آموزش معماری یکی از شاخصه های آموزش عالی برای تربیت متخصصینی است که در طراحی و نظارت بر پروژه-های مختلف معماری دارای توان و دانش کافی باشند. اما فارغ التحصیلان این رشته در عرصه عمل از توفیقات چندانی برخوردار نیستند. چرا دانشجوی معماری وقتی فارغ التحصیل می شود از نظر کاربردی و در عالم حرفه ای ضعیف است؟ چرا با وجود دانش آموختگی، فاصله میان فضای نظری دانشگاه و فضای واقعی کار حرفه ای در حال افزایش است؟ از ریشه های این مشکل ما را به یکی از عوامل دخیل در سامانه آموزش یعنی نظام آموزش رهنمون می سازد. این در حالی است که نخستین فارغ التحصیلان آموزش آکادمیک (قبل از انقلاب)، اکنون صاحب نظران و استادان مطرح چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس جهانی هستند. اما بعد از انقلاب نظام آموزش معماری، دچار تحولات و تغییرات بسیاری شده است که لزوم پرداختن به ارزش های گذشته (که اکنون مغفول مانده) و شناسایی اهداف آموزشی آن زمان ضروری به نظر می رسد. در این مقاله سعی شده تا به صورت فشرده روند تحول و دگرگونی و تکوین سیستم آموزش معماری بر اساس تجربه معماران و اساتید برجسته (که جزء نخستین فارغ التحصیلان این دانشکده ها بودند) بررسی شود. برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش، گردآوری اطلاعات به روش تحلیلی – توصیفی و مقایسه ایی با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. و در نهایت با توجه به نتایج ارائه شده در پژوهش حاضر لزوم بازنگری در سیستم آموزشی و برنامه ریزی آموزشی بر مبنای معیار های دنیای حرفه ای (واقعی) ضروری است و مواردی که عنوان شد می تواند به عنوان پیشنهاداتی جهت کاهش فاصله ایجاد شده میان فضای نظری دانشگاه و فضای واقعی کار حرفه ای مورد استفاده واقع شود.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1388181/