بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکتی برونسازمانی و تقلب مالی با تمرکز بر ارزیابی شناختی از تجویزهای تئوری نمایندگی
عنوان مقاله: بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکتی برونسازمانی و تقلب مالی با تمرکز بر ارزیابی شناختی از تجویزهای تئوری نمایندگی
شناسه ملی مقاله: JR_ACCTG-26-2_001
منتشر شده در در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_ACCTG-26-2_001
منتشر شده در در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
غریبه اسماعیلی کیا - استادیار، گروه حسابداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
سمیه نجف نیا - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی باختر، ایلام، ایران
محمد اوشنی - استادیار، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و حسابداری موسسه آموزش عالی باختر، ایلام، ایران
خلاصه مقاله:
غریبه اسماعیلی کیا - استادیار، گروه حسابداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
سمیه نجف نیا - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی باختر، ایلام، ایران
محمد اوشنی - استادیار، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و حسابداری موسسه آموزش عالی باختر، ایلام، ایران
هدف: از یک سو، بر اساس یکی از فروض بنیادین نظریه نمایندگی، فشار برونسازمانی اعمال شده بر مدیران، احتمال انحراف اخلاقی بالقوه آنان را کاهش میدهد و از سویی دیگر، استدلال نظریه ارزیابی شناختی آن است که انتظارات قوی از مدیران ناشی از سازوکارهای راهبری برونسازمانی، ضمن محدود کردن حس استقلال آنان، انگیزه درونی آنان برای درستکاری را کاهش میدهد و بهطور بالقوه به تقلب مالی منجر میشود. با توجه به استدلال های متناقض ذکر شده، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سازوکارهای راهبری شرکتی برونسازمانی و تقلب مالی با تمرکز بر ارزیابی شناختی از تجویزهای نظریه نمایندگی است. روش: در این پژوهش سازوکارهای راهبری برونسازمانی با استفاده از مالکیت نهادی اختصاصی و قدرت وام دهندگان سنجیده شده است. دو فرضیه پژوهش با استفاده از اطلاعات ۱۲۸ شرکت پذیرفته شده در شرکت بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ (شامل ۷۶۸ مشاهده شرکت سال) و به کارگیری رگرسیون لجستیک آزمون و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که وجود مالکیت نهادی اختصاصی و قدرت وام دهندگان به عنوان سازوکارهای راهبری شرکتی برونسازمانی، بر احتمال تقلب مالی تاثیر مثبت و معناداری دارند. به بیان دیگر، فشار برونسازمانی از سوی مالکان و وام دهندگان، احتمال تقلب مالی مدیران را افزایش میدهد. نتیجه گیری: زمانی که مدیران با کنترل های سخت گیرانه برونسازمانی مواجه شوند، به احتمال بیشتری درگیر رفتارهای متقلبانه میشوند. این یافته، عکس نتیجه ای است که مطابق با نظریه نمایندگی از کارکرد کنترل های برونسازمانی بر فعالیت های فرصت طلبانه مدیران انتظار میرود.
کلمات کلیدی: تقلب مالی, نظریه نمایندگی, نظریه ارزیابی شناختی, راهبری شرکتی برونسازمانی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1397125/