مهسا قمی اویلی - کارشناس ارشد رواشناسی بالینی، دانشگاه آزاداسلامی تنکابن، مازندران

هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی مقایسهای بهزیستی ذهنی و تعامل والد کودک در خانواده های دارای فرزندان اختلال یادگیری و عادی می باشد. روش تحقیق حاضر علی مقایسه ای می باشد و جامعه آماری از دو گروه - ۳۰ نفری خانواده های با و بدون اختلال یادگیری شهرستان رشت تشکیل شده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات (بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو ( ۲۰۰۳ )، تعامل والد کودک پیانتا ( - ۲۰۱۱ )) بود و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل واریانس چند متغیره به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. یافته ها حاکی از آن است میان بهزیستی ذهنی، تعامل والد کودک در خانواده های دارای فرزندان اختلال یادگیری و عادی تفاوت وجود دارد. بر اساس یافته ها می تواند نتیجه گرفت خانواده های فرزندان دارای اختلال یادگیری در مقایسه با خانواده های فرزندان عادی، به دلیل صرف وقت زیاد با فرزند خود موجب دور شدن از مسائل زندگی زناشویی می شود و این امر نیز موجب کاهش بهزیستی ذهنی خانواده ها می گردد.

بهزیستی ذهنی، تعامل والد کودک، اختلال یادگیری