مریم معتمدی نیا - دانشجوی کارشناسی رشته ی آموزش راهنمایی ومشاوره، دانشگاه فرهنگیان، پردیس کوثر یاسوج، یاسوج، ایران
علی سینا بالنده - دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته ی روانشناسی،گرایش عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج، یاسوج، ایران
زهرا معتمدی نیا - دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته ی تربیت بدنی،گرایش مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج، یاسوج، ایران

با توجه به ظهور رویکرد مثبت نگر به سلامت روانی در سالهای اخیر، بهزیستی روانشناختی به عنوان رشد استعدادهای واقعی هر فرد، توجه مجامع علمی را به خود جلب نموده است که در این میان شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن دارای اهمیت اساسی است. یکی از متغیرهای مورد بحث در حوزه روانشناسی، هوش اخلاقی است، هوش اخلاقی موضوع تقریبا جدیدی در روانشناسی است. وقتی از هوش اخلاقی صحبت می کنیم، در واقع به توانایی تشخیص خوب از بد و درست از غلط اشاره می کنیم. آدم هایی که دارای هوش اخلاقی هستند اصول و ارزش هایی دارند و فعالیت ها و ارزش هایشان در زندگی فردی و اجتماعی معطوف به آن ارزش ها است،هوش اخلاقی ظرفیت و توانایی درک درست از غلط، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها است، به جرات میتوان هوش اخلاقی را به عنوان سازه اساسی و تاثیرگذار در تقویت جامعه سالم و اخلاقی درنظر گرفت. طلاق یک پدیده استرسزا است و آسیب پذیری افرادمخصوصا زنان را به مشکلات جسمانی و روانشناختی دو برابر خواهد کرد و ابتلا به اختلالات روانی آنان امری اجتناب ناپذیر است بنابراین، توجه به ویژگیهای روانشناختی زنان مطلقه، یکی از مسائل مهم این قشر جامعه به شمار می آید،در همین راستا پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش هوش اخلاقی در بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه انجام گرفته است.

هوش اخلاقی، بهزیستی،روانشناختی،زنان مطلقه