رشد و توسعه عرفان در شعر

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 297

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF10_104

تاریخ نمایه سازی: 10 اردیبهشت 1401

Abstract:

با راهیابی عرفان اسلامی به ادبیات فارسی، افزون بر بیان حالت های روحی عرفا، در تعلیم و پاکی روح سالک تاثیر شگرفی از خود بر جای نهاد. این مقاله با نگاهی به سیر عرفان ادبی، درصدد نشان دادن اوج عرفان در اشعار مولوی است. از آغاز قرن چهارم، عرفان اسلامی رسم ا وارد فضای ادبیات فارسی گردید. در قرن ششم، سنایی با شعر زاهدانه و تعلیمی برای اولین بار مباحث عرفانی را به طور جدی در مثنوی و قصیده هایش آشکار کرد. پس از وی عطار با شعرای عاشقانه (عرفانی) خویش این سیر را تکمیل کرد و مولوی با تکیه بر این دو عرفان را به اوج رساند. باوجود دیگر آثار مولانا، دو اثر منظوم اوست که در فضای عرفان ادبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بدون تردید اثر بزرگ مولانا «مثنوی» است که حاصل جمیع تجربههای عرفانی مطرح شده در دنیای اسلام در عالم شعر به شمار می رود. «مثنوی» به نوعی دائرهالمعارف افکار و عقاید مولانا نیز به حساب می آید. در «دیوان شمس» روح شادمانه ای موج می زند که کمتر در غزل های شاعران دیگر دیده می شود؛ حالتی پرهیجان و آکنده از شور و حرکت که در غالب این غزل ها است، ویژگی عمده غزل سرایی مولانا است. غزل های ساده و بیقید او حالتی صمیمانه دارند و همین باعث می شود که الفاظ و تعبیرات شعر او گهگاه کوبنده و سیل آسا گردد و طغیان واقعی روحی پرهیجان را نشان بدهد.

Authors

علی رشیدی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، سنندج، ایران