ماریه مرادی - گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه

این پژوهش در پی یافتن به پاسخ به این سوال است که آیا رهبری اخلاقی میتواند اثربخشی مدارس ابتدایی شهر سقز با تاکید بر نقش میانجی سازگاری شغلی را پیش بینی کند؟ با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر فضای تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل معلمان مقطع ابتدایی شهر سقز میباشد که بر اساس آخرین آمار ارسالی از آموزش و پرورش شهر سقز، برابر با ۶۲۶ نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران عدد ۲۳۸ نفر به عنوان حجم نمونه به دست آمد . ابزار سنجش پژوهش شامل پرسشنامه های الف) سازگاری شغلی معلمان دیویس و لافکوایست (۱۹۹۱) با ۳۶ گویه و هفت مولفه ( ارزش پیشرفت، ارزش راحتی، ارزش پایگاه، ارزش نوعدوستی، ارزش ایمنی، ارزش خودمختاری و سبک سازگاری) با پایایی ۰/۶۴۸، ب) رهبری اخلاقی براون و همکاران (۲۰۰۵) با ۱۰ گویه و ۲ مولفه (فرد اخلاقی و مدیر اخلاقی) با پایایی ۰/۸۷۲ و ج) اثربخشی مدرسه میسکل و همکاران (۱۹۷۹) با ۸ گویه و یک مولفه (اثربخشی مدرسه) با پایایی ۰/۶۲۱ بودند. شیوه توزیع پرسشنامه ها به شیوه تصادفی ساده و بدون سوءگیریهای جنسی، قومی، زبانی، مذهبی و غیره انجام گرفت. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات در این پژوهش در محیط نرمافزار اسپیاساس نسخه ۲۴ صورت گرفت. در سطح توصیفی آماره های میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون چندمتغیره و ضریب میانگین انجام شد. یافته ها نشان دادند که بین رهبری اخلاقی با سازگاری شغلی مدرسه معلمان ابتدایی شهر سقز به صورت معکوس و بین رهبری اخلاقی با اثربخشی مدرسه معلمان ابتدایی شهر سقز به صورت مستقیم همبستگی وجود دارد. نتایج این پژوهش بیانگر این واقعیت بود که اثربخشی مدرسه میتواند سازگاری شغلی معلمان ابتدایی شهر سقز را به صورت مستقیم و رهبری اخلاقی میتواند سازگاری شغلی معلمان ابتدایی شهر سقز را به صورت معکوس پیشبینی کند.

رهبری اخلاقی، اثربخشی مدارس، سازگاری شغلی، مدارس ابتدایی شهر سقز