اصول طراحی جداره شهری بر پایه ی تاثیر متقابل سطوح نما و کف با رویکرد زمینه گرایی

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 127

This Paper With 20 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CAUE08_017

تاریخ نمایه سازی: 1 خرداد 1401

Abstract:

امروزه یکی از بحران هایی که معماری و شهرسازی با آن روبروست ، عدم توجه به اهمیت خلق فضاهای با کیفیت ویکپارچه شهری است که در این میان عدم هماهنگی نمای ساختمان یک راسته خیابان با عناصر موجود در بافت از جملهبستر و زمینی که توده از آن شکل گرفته است ، موجب خلق فضاهایی از هم گسیخته در سطح شهر شده که نمیتواند یککلیت مطلوب و تصویری یکپارچه را در ذهن مخاطب القا کند . در این راستا یکی از فضاهای شهری که کمتر مورد توجهقرار میگیرد و از طرفی یکی از عوامل مهم تاثیر گذار بر هویت کالبدی شهر میباشد ، بدنه ی خیابان های اصلی شهر است .از آنجایی که جداره های شهری در حکم نما و سیمای شهر ، نقش مهمی در تصویر ذهنی مخاطب ، ایفا میکنند ؛ علاوه برتوجه به عناصر تشکیل دهنده نما و چگونگی اتصال آن ها باهم ، ارتباط با عناصرموجود در سطح کف مقابل آن ، از اهمیتبالایی در یکپارچه سازی شهری برخوردار است . به بیانی دیگر ، یک نمای شهری متشکل از خطوط افقی است که بالاترینآ ن ، خط بام و بخش زیزین آن به خط زمین ختم میشود. خط زمین بعنوان محل برخورد جداره با کف مسیر ، عامل اتصالو عنصر خطی ارتباط دهنده صفحه عمود نما با سطح افقی زمین بوده و از این رو توجه به آن در طول پروسه طراحی ، باعثشکل گیری یک تصویر واحد از نما و سطح زمین ، در قالب یک جداره ی شهری میشود. لیکن امروزه با وجود توجه هایبسیاری که به اصول طراحی نما و جداره شهری شده ، هیچ ارکان و مصادیقی جهت اتصال مناسب ، منطقی و زیباشناسانهی سطح نما با زمین مطرح نشده و هیچ توجهی به ارتباط تنگاتنگ این دو با یکدیگر و اهمیت طراحی هماهنگ و هم گاماین دو سطح ، نمیشود . این مشکل محدود به گستره جغرافیایی خاصی نبوده و بیشتر ریشه در تفاوت نگرش طراحی نما باطراحی لنداسکیپ دارد که از تفاوت نگاه طراحان معمار با طراحان شهری نشات گرفته و در نهایت باعث عدم همخوانی وارتباط جداره های شهری با کف و بستر برخاسته از ان شده که در نتیجه ی طراحی جداگانه نمای شهری و پیاده رو هابوجود می آید . ادامه ی این روند باعث جداشدن پوسته از کف و بستر میشود ، در واقع طراحی فضا در قالب تصویری واحد، از بین رفته و فقط ابعاد دو بعدی سطوح افقی و عمودی بصورت تصاویری مجزا ، پیدا خواهد کرد . تا کنون ، مقالات ومجلات زیادی در رابطه ی اصول و معیار های طراحی جداره شهری به چاپ رسیده و همچنین در راستای بهبود نمای شهریدر شهر های بزرگ ، ارگانهایی جهت کنترل هماهنگی جداره های شهری تشکیل شده ولی هیچ نگاه و توجهی به موضوعارتباط این دو مقوله و استخراج معیارهایی مشخص در جهت هماهنگی نما با بستر و کف برخاسته از آن ، نشده است . ازهمین رو در این مقاله با مطالعه ی معیارهایی از طراحی مطلوب کف پیاده رو ها و اشنایی با اجزا تشکیل دهنده نما و تطابقانها با معیارهای زمینه گرایی ، موفق به کشف ارتباطی هم راستا جهت طراحی هماهنگ نما و سطح کف مجاور آن ، شده ومعیارها و شاخصه هایی که بایدیک معمار هنگام طراحی نما ، برای هماهنگی با کف ، به آن توجه کند را استخراج و برایهریک راهکارهایی پیشنهاد داده ایم.

Authors

پریسا وثوق

دانشجوی کارشناسی ارشد ، دانشگاه حکیم سبزواری

احمد پورمختار

مدرس دانشکده معماری و شهرسازی ، دانشگاه حکیم سبزواری

شهاب عباس زاده

دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی ، دانشگاه حکیم سبزواری